روایتگر زندگی سعید شریفی، مستندساز است که همراه همسر و دو پسرش زندگی میکند. در زمان جنگ دوست شریفی با نام امیرحسین مهدوی به شهادت میرسد و شریفی خودش را در این اتفاق مقصر میداند. حال بعد از گذشت چند سال دوباره بر اثر یک اتفاق این ماجرا سر باز...
فردی ثروتمند به نام مستوفی دچار فراموشی میشود. او دنبال فردی مطمئن میگردد تا حسابداری اموالش را به او بسپارد. مستوفی با یک ناشناس آشنا میشود و …
فرشته، معلم مدرسه، همسرش سعید را در یك سانحه تصادف از دست می دهد. پدرشوهرش حاج صفدر مردی ثروتمند و بانفوذ و صاحب یك بنگاه حمل و نقل است. او به فرشته می گوید حالا كه سعید مرده، دیگر با خانواده آنها نسبتی ندارد و چون حاج صفدر دو پسر مجرد در خانه دارد و...
سعید ناصری كارمند سفارت ایران در تركیه در اولین سفر خود حامل نامه ای محرمانه در رابطه با روابط سیاسی ایران و تركیه، برای سفیر ایران است كه با نقشه توطئه گران در فرودگاه كیف حاصل مدارك او سرقت می رود و بعد از استفاده ی آن ها مدارك ظاهراً به ناصری...
سینا، جوانی جنوبی، برای یافتن یك شغل مناسب به تهران می آید و به لیلا نامزدش قول می دهد پس از آن كه كارش رونق گرفت به زادگاهش، خرمشهر بازگردد. سینا در تهران در كارخانه مرد پولداری به نام فرجامی كار می كند و به زودی به دلیل صداقت و پشتكارش مورد توجه...
سیدحسن طلبه ی جوانی است كه در شرف ملبس شدن است، در حالی كه هم دوره ای های وی درصدد تهیه ی لباس هستند، سید حسن در رابطه با راهی كه رفته و ادامه ی آن با خود دچار تناقض هایی می شود و از ملبس شدن سرباز می زند، ولی به احترام پدرش لباس را تهیه می كند. پسر بچه...
سلیمان در پی بیكاری و فقر، به همراه برادرش نمكی كه معلول ذهنی است به شهر رفته و در خانه مراد، برادر دیگرش ساكن می شود. سلیمان در پی یافتن كار از نمكی غافل می شود ومراد نیز كه از حضور آن ها در شهر به ستوه آمده بود؛ نمكی را تحت آزار و اذیت قرار می...
جهانگیر و همسرش رویا با دو فرزند خود سال هاست زندگی آرامی دارند، اما رویا برای بوجود آوردن فضایی متفاوت و جدید در زندگی خانوادگی مشغول رویاپردازی می شود و قصه های مختلفی را سرهم می كند. چندی بعد جهانگیر به او پیشنهاد می كند كه قصه هایش را به روی...
چكامه چمانی كه همسر و فرزندش را در تصادف اتومبیل از دست داده و وكیل خانواده راننده خاطی به او برای دادن رضایت فشار و مزاحمت وارد می كند، با مرد تازه از زندان آزاد شده ای به نام نجات شكوندی آشنا می شود. نجات برای چكامه تعریف می كند كه زمانی به دلیل...
صادق، فیلمبردار تلویزیون، به دلیل مشكلات مالی نیاز شدیدی به وام دارد. از طرفی همكارش به او توصیه می كند در صورتی كه در سفر كوتاهی با یكی از افراد واحد فیلمبرداران تلویزیون به منطقه جنگی برود، خیلی راحت می تواند وام مورد نیازش را دریافت كند. صادق به...