علی ناصری، دبیر زیست شناسی، كه به تازگی ترك اعتیاد كرده، پس از سه سال به زادگاهش بازمی گرددو به دلیل سابقة خوب پدرش به كار باز گردانده می شود. در كلاس از جیب محصلی به نام مسعود، كه عامل فروش مواد مخدر در بین دانش آموزان است، یك بسته هروئین به دست...
امیر پسر نوجوان شهرستانی است كه به قصد دیدار مادربزرگش برای اولین بار با قطار راهی تهران می شود، اما در داخل كوپه ی قطار مردی از خواب آلوده بودن امیر استفاده می كند و پول های او را به سرقت می برد. امیر تا متوجه می شود به دنبال مرد می رود و با اینكه...
مادری دو فرزندش امیرمحمد، پنج ساله، و نوزاد شش ماهه خود را در خانه آپارتمانی تنها می گذارد و به قصد انجام كاری بیرون می رود. در فاصله ای كه مادر به خانه بازمی گردد دو كودك او به ویژه امیر محمد، با مشكلات فراوانی روبرو می شوند. مادربزرگ و همسایه ها كه...
پدر و مادر چهار برادر در بمباران شهرستان كشته می شوند و هیچ اثری از جنازه شان بدست نمی آید. چهار پسر آن ها، هادی (كارگردان سینما)، جعفر (پزشك)، حسن (مهندس) و جلال (دلال) راهی شهر زادگاهشان شده و در آنجا با خانه ی ویران شده شان روبرو می شوند. پدر به تناوب...
«امیر» پس از سه سال از زندان آزاد و به توصیه عمویش مشغول به كار در یك مبل فروشی میشود. به زودی آشناییاش با «هما» (كه كارمند بانك است) و قرار ازدواج با او، سبب میشود تا با روحیه و جدیت بیشتری كارش را پیگیری كند. یك روز، وی به هنگام حمل یك میلیون...
اهالی یك شهر كوچك منتظر ورود فرماندار جدید در سال های پس از انقلاب هستند تا از او استقبال كنند. اما فرماندار با زن و بچه اش و یك دوچرخه در حالی كه توجه كسی را جلب نمی كند، با اتوبوس به شهر وارد می شود. معاون فرمانداری و گروهی از مسؤولان و افراد بانفوذ...
«محسن عندلیب» یك وكیل دعاوی است كه به تازگی همسرش را در یك حادثه اتومبیل از دست داده و در صدد است دفتر وكالتش را تعطیل كند كه با پرونده پیچیده و پر از راز و رمز یكی از دوستان قدیمیاش با نام «شهباز» روبرو میشود... خانم مافی همسر «شهباز» كه صاحب یك...
در فصل زمستان جوانی به نام اسماعیل ناچار می شود برای تهیه ی داروی پدر بیمارش به شهر برود. معلم روستا و جوانی به نام رحمان نیز با او همراه می شوند. در بین راه، معلم كه یكی از پاهایش را سال ها قبل در درگیری با گرگ ها از دست داده است از اسماعیل و رحمان...
اصغر زاغی كارگر پشت صحنه ی یكی از تئاترهای لاله زار برای اعاشة خانواده و مداوای پسر افلیجش در تنگنا قرار دارد. دوست او، یعقوب شله، خبرچین ساواك است. اصغر كه كبوتر باز است روزی در تعقیب كبوترهایش به خانه ای تیمی در همسایگی خود پی می برد. او كه نمی...
محسن تابان بعد از ازدواج با آهی راهی سفر می شوند. در جاده، پلیس مشغول بازرسی اتومبیل ها می باشد تا سارقینی را كه موجودی صندوق یك كارخانه را با خود برده اند دستگیر كند. اما سارقین با استفاده از یك لحظه غفلت محسن ساك محتوی پولها را در باربند ماشین آن...