ترانه دانش آموز پانزده ساله ای است كه مادرش فوت كرده و پدرش در زندان است. او با مادربزرگش زندگی می كند و دوست پدرش هر ماه درآمد ماشین پدر ترانه را برای آن ها می آورد. امیر به ترانه اظهار عشق می كند و تصمیم به ازدواج با او می گیرد. اما مادر امیر با این...
زن و شوهری پس از ازدواج مشكل بی پولی پیدا می كنند.
سیدرضا كه به تازگی با خانوادهاش به تهران آمده متوجه بیماری خاص همسرش زهرا میشود و به ناچار برای تهیه هزینه درمان او تغییراتی در شیوه زندگیاش میدهد.
معصومه كه نویسنده است قصد دارد با استفاده از خاطرات مادر خود قصه ای در مورد زمان جوانی مادر بنویسد. غزال مادر معصومه در مورد اتفاقاتی كه در زمان كشف حجاب برای او رخ داده برای دخترش می گوید. غزال روزی از طرف یك آژان به خاطر داشتن حجاب مورد حمله قرار...
مهتاب، دختر دانشجویی كه در رشته جامعه شناسی تحصیل می كند با پدر مستبد، مادر و برادر كوچكترش زندگی می كند. او كه دلباخته دانیال همكلاسی اش است ماجرا را به مادرش می گوید و از او می خواهد كه جریان را به پدرش اطلاع دهد تا دانیال به خواستگاری اش بیاید. در...
ماشاءالله ایرانمنش از كرمان راهی پایتخت می شود تا ارث پدری اش، آپارتمان شماره ی 13 را بفروشد و كارگاه تراشكاری كارفرمای خود را در زادگاهش خریداری و با دختر محبوبش ازدواج كند؛ اما آپارتمان به دلیل وجود ساكنان مجتمع كه آدم های بدقلقی هستند فروش نمی...
...یه اسم، یه قیافه، یه كلمه، یه زن كه یه دفعه به شدت پرتاب می شه به درون ذهن آیدا كه هفده سال دارد، بارها و بارها آیدا آن را از فكرش خارج می كند؛ اما دوباره زشت تر و بدتر برمی گردد سر جایش و مثل خوره به جان آیدا می افتد، او شخصیتی تاریك و دور و شاید هم...
حمید و اكبر، دو جوانی كه در یك عكاسی كار می كنند، پس از مرگ صاحب مغازه نگران فروخته شدن مغازه توسط همسر او نرگس می شوند. آن دو در مقابل پیشنهاد خرید مغازه از سوی نرگس پولی ندارند، و به همین دلیل وقتی شایعه ازدواج نرگس با خواروبار فروش محله را می...
هفت دوست سال ها پیش قرار گذاشته اند كه چند سال بعد در روز مشخصی بار دیگر در پاتوق همیشگی شان گرد هم بیایند. در روز تعیین شده همه با هیئت های تغییر یافته حاضر می شوند به غیر از رامین كه اكنون وكیل شده و برای شركتی به مدیریت مهیاران كار می كند. رامین...
قصه ی زندگی غلام، آوا و بهنام است که دو روز مانده به تاسوعا در زندگی هر کدامشان گره ای می افتد و هرکدام فرصت کوتاهی برای حل این مشکل دارند و دست تقدیر آن را رو به روی هم قرار میدهد تا اینکه….