امین كه آهنگساز و نوازنده پیانو است، پس از ازدواج با رویا بازیگر تئاتر، با مشكلات زیادی روبرو می شود كه زندگی آنان را تحت الشعاع قرار می دهد، تا جایی كه كارش را رها می كند و همسرش را از دست می دهد و دچار وضعیت نامتعادلی می شود.
“عزیزی” در تدارک ساخت کارخانه ای است که موانع جدی سر راه او قرار میگیرد. “مصطفی” مدیر عامل این کارخانه در راه بازگشت به تهران با دختری آشنا میشود که او را به فضای ناشناخته ای میبرد…
روایت شهری از انسانهایی است که بهشت خوشبختی و سعادت خود را در جهنم دروغ و انتقام و زیاده خواهی نابود میکنند. در این سریال دو قهرمان وجود دارند و هر قسمت از آن با تعلیقی به پایان میرسد…
رضا فتحعلی برای مشكل مالی خود مجبور به كارهای خلاف از جمله دزدی و حمل مواد مخدر می شود. در یكی از شب هایی كه رضا برای حمل مواد مخدر به خارج از شهر می رود متوجه سقوط هواپیما شده و به نجات مسافران می پردازد. او كه در حین نجات مسافران از حضور پلیس آگاهی...
رستم، گروهبان بازنشسته ی ارتش، با خاتمه ی جنگ در وضع روحی ناراحت به زادگاهش بازمی گردد. همسر او كه سرپرستی فرزندشان را به عهده داشته در كارگاه تعویض روغنی برادرش به كار مشغول است. رستم تصمیم می گیرد زمینی راكه سال ها پیش قول نامه كرده بازپس بگیرد،...
دارا در راهروی مدرسه به دیوار تکیه دادهاست. توپی دارد و بادکنکی که در حال باد کردن آن است. او و دوستش اکبر با توپ شیشه پنجره مدرسه را شکستهاند. ناظم مدرسه او را تنبیه میکند. پس از به صدا درآمدن زنگ تعطیلی مدرسه دارا و دیگر دانشآموزان به سوی در...
ناصر برای تهیه پول كه صرف مداوای بیماری قندش و بهبود زندگی بی سروسامان خود و دوستش منوچهر كند، به خواسته شخصی به نام صفدری برای بمب گذاری در یكی از مناطق پرازدحام جنوب شهر تهران، تن می دهد. ولی در اثر روبرو شدن با مسائلی در محل مورد نظر، از تصمیمش...
در حوالی سال 1314 شمسی، یك گروه مؤتلفه، چند تن از رجال دولتی را در «گراند هتل» به قتل میرسانند و كیف دستی یكی از آنان را كه محتوی اسناد مهمی است، میربایند. در جریان تعقیب مأموران، جز «هانیه» بقیه افراد گروه از بین میروند. «هانیه» كه زن جوانی است...
“عمو سیبیلو”ی میانسال و کم حوصله که برای کسب آرامش و دوری از شلوغی شهر به تازگی به خانه ای جدید در حاشیه ی شهر نقل مکان کرده است با سر و صدای فوتبال بازی پسربچه ها در زمین خالی مقابل خانه اش مواجه می شود در نتیجه میان آن ها کشمکشی طنزگونه درمی گیرد...
سیما معلم است و همراه با فعالیت های جانبی دیگر با همكاری زنان محلی چرخ زندگی را به تنهایی می چرخاند.شوهرش احمد كار درست و حسابی ندارد و در عوض مدام در حال ولخرجی و عیاشی است. روزی احمد به سیما می گوید كه یكی از دوستانش فوت كرده و او باید همسرش را به...