زمستان 1357، در اوج انقلاب، یك قطار سوخت رسان ارتشی به مقصد اصفهان در حركت است. گروهی از كارگران اعتصابی شركت نفت و راه آهن برای رفع نیاز مردم، مسیر قطار را به مقصد شمال تغییر می دهند. ارتش وارد عمل می شود و می خواهد محموله را پس بگیرد. لكوموتیوران پیر...
مرد جوانی به نام صادق كه قرار است جنس قاچاقی را با خود به تهران بیاورد و تحویل یك باند بدهد، كیف خالی را كه قبلاً محتوی جنس قاچاق بوده، در یكی از صندوق های امانات راهآهن می گذارد و كلید آن را با خود می برد. رییس باند، ادریسی حرف های او را مبنی بر...
جعفر و جمال بعد از مرگ پدرشان در روستا توسط یك راننده ربوده شده و با فروخته شدن جعفر به عبدالله خواهر و برادر از هم جدا می شوند. جعفر به همراه دیگر بچه های ربوده شده برای عبدالله كار كرده و جمال نیز به مدرسه اعراب در پاكستان منتقل می شود. جعفر برای...
آقای باهری در آخرین لحظات زندگی پانصد متر از زمین خانه خود را به آقای كوهساری سرایدارش می بخشد. جهان مهر و جهانگیر، پسران آقای باهری برگه واگذاری پانصد متر زمین را به مریم دختر آقای كوهساری می دهند، اما یك جیب بر به نام سلطان وقتی مریم از ترمینال...
جسد یك انگلیسی كه با داس كشته شده ، در منطقة بختیاری ، روی لوله های نفت پیدا می شود. كوهیار ، پسر رییس طایفة علی یار ، و خدامراد ، كه مجسمة شیر سنگی می سازد ، جسد را می بینند و دفن می كنند. مأموری به نام عامری برای پیگیری قتل و دستگیری قاتل به منطقه...
امیر جلال الدین، پاورقی نویس قدیمی مطبوعات، حاضر نیست خود را با شیوه نوشتاری مطبوعات جاری همساز كند. او به پند و اندرزهای همسرش و نویسنده جوانی كه سالها پیش شاگردش بوده اعتنا نمی كند. وقتی پس انداز امیر جلال الدین ته می كشد، سر و كله سمسار محله و...
بهارلو و احمد پسرش هر دو ماهیگیر یك شركت هستند، آن ها به عدم پرداخت حقوقشان اعتراض می كنند. یكی از رؤسای جدید با این عدم پرداخت حقوق مخالف است و از بهارلو و پسرش می خواهد رأس ساعتی برای دریافت حقوق به دفتر او بروند اما رؤسای قدیمی با طرح نقشه ای...
خان هر تازه عروسی را شب اول ازدواجش تصاحب می كند. دادا به هنگام ازدواج به خان قطعه زمینی هدیه می دهد تا از تصاحب نامزدش چشم بپوشد. خان می پذیرد، اماشب عروسی پسرش را سراغ او می فرستد. پسر خان به عنف شرافت نوعروس را می آلاید. دادا خشم گرفته درصدد انتقام...
مهندس دومان قائمی سردار دوران جنگ تحمیلی كه اكنون به عنوان مدیر یك شركت ساختمانی فعالیت می كند، به طور ناخودآگاه خاطراتی توهم گونه از جنگ را به یاد می آورد كه باعث می شود آرمان ها و ارزش های آن دوران بار دیگر پیش چشم او زنده شود؛ ارزش هایی كه با...
در سال 1357 نوجوان روزنامه فروشی به نام حامد زادراه به دلیل پخش اعلامیه بر ضد نظام سلطنتی دستگیر و روانه دارالتأدیب می شود. او به مرور خود را با نوجوانان بزهكار و رفتار خشن مسئولان دارالتأدیب وفق می دهد، اما در عین حال مسبب اعتراض به وضع بد بهداری،...