سیامك، كه چندین سال به دلیل یك اختلاس با توطئه آقای كبیری، زندانی شده بود، آزاد می شود و مورد استقبال خواهرش بلور كه با دختر خردسالش مریم زندگی می كند قرار می گیرد. بلور به برادرش می گوید كه مدتی پس از رفتن او به زندان، مورد آزار و اذیت همسرش اسكندر...
محموله های قاچاق در ایران طی چند مرحله لو می رود و شخصی به نام اسكندری در این رابطه به ایران می آید تا قضیه ی چگونگی لو رفتن محموله ها را پیگیری كند. مختار كه عامل تشكیلات اسكندری در داخل ایران است برای بهبود وضع جابه جایی جنس هایشان تقاضای درصد...
مشكینی كه كارمند قسمت تحقیق و سرقت اداره بیمه است در زندگی خصوصی درگیر مشكلات روحی و روانی است. پرونده ای برای رسیدگی در اختیار مشكینی قرار می گیرد كه به سرقت یك جواهر فروشی بزرگ مربوط است. صاحب جواهر فروشی كه مرتبط با این پرونده است به مشكینی...
اكبر طوفان، كه در مسابقات اتومبیل رانی رالی برنده شده، به روال همیشه به پرورشگاه می رود تا پسر بچه ای به نام حامد را ببیند. او كه همسر و فرزندش را در جنگ از دست داده، دایم برای بچه های پرروشگاهی هدیه می برد. حامد، بدون اطلاع طوفان، سوار تریلی او می...
اتومبیل یك مهاجر جنگی مقیم تهران به سرقت برده می شود . او همراه پسرش جستجویی ناامید كننده را برای یافتن تنها دارائیش آغاز می كند . در این بین او با مردی آسنا می شود به اقتضای حرفه اش می تواند وی را در ردیابی اتومبیل مسروقه كمك كند . طی این جستجو « برنا...
سعید كه در سال آخر دبیرستان تحصیل میكند، بدون اطلاع مادر و پدربزرگش، به ورزش كشتی میپردازد و به زودی استعدادش مورد توجه مربیان قرار میگیرد. پدربزرگ سعید كه خود از پیشكسوتان ورزش است، زودتر از مادر سعید، موضوع را میفهمد و شادی خود را پنهان...
میترا به دلیل عدم استفاده درست از شبکه های مجازی، دچار مشکلاتی در زندگی خود میشود و…
جوانی به نام حجت، که بر ضد قانون کاپیتولاسیون فعالیت میکند، هنگام انتقال به یک روستا در حمله مأموران کشته میشود، اما قبل از مرگ کیف حامل اسناد خود را به رسول میدهد تا به روستای کلارآباد برساند، رسول، که زخمی شده، به جنگل میگریزد و…
زنی كودك خود را در تاكسی هاشم می گذارد و می گریزد. هاشم در پی زن می رود، اما او را نمی یابد. هاشم كودك را به كافه می برد و با دوستانش درباره ی سرنوشت كودك مشورت می كند. او به رغم توصیه ی دوستانش به كلانتری می رود و افسر نگهبان از هاشم می خواهد كه به...
احمد صفاجو، كارمند حسابداری یك كارخانه و همسرش متوجه ضعف بینایی پسرشان سامان می شوند. پزشك متخصص بیماری سامان را نتیجه یك غده مغزی می داند كه باید در خارج از كشور جراحی شود. پدر از عهده تامین هزینه سفر و درمان بر نمی آید و همسرش او را سر زنش می كند....