"ویکتور" و "هیلاری" در بازدید توریستها از قلعه خود با بدشانسی روبرو شده اند.اما "چارلز درالکو" غول نقتی و تاجری ثروتمند از آنجا بازدید کرده وچیزی جز عمارت نظرش را جلب می کند.به زودی "هاتی دورانت" وارد داستان شده و یک مثلث عشقی تشکیل می شود...
"سانی پالوسو" و "دونالد کوئینل" دو مرد بدشانس هستند که کار خود را از دست داده و در یک بار با هم آشنا می شوند.آنها سارقی را که قصد سرقت از بار دارد متوقف کرد و تبدیل به قهرمان می شوند.اما سارق فرار کرده و تصمیم می گیرد آنها را تعقیب کند و...
پس از گذراندن هشت سال در یک مدرسه شبانه روزی،"روهان" به شهر کوچک خود بازمی گردد اما با پدر زورگو و برادری که حتی از وجودش اطلاع نداشت روبرو می شود.او که مجبور می شود برخلاف میلش در کارخانه پدر خود کارکند،تلاش می کند بر شرایطش غلبه کرده و به رویای خود...
"چیبا" فرشته مرگی است که در مقابل قربانیانش به شکل انسان ظاهر شده و یکهفته را با آنها سپری می کند تا تصمیم بگیرد که می خواهد جان آنها را بگیردیا نه...
"سارا" دکتر میانسالی است که متوجه می شود همسر معمارش "لئو" با زن جوانی به نام "تولی" رابطه مخفی دارد.او هویت خود را مخفی کرده و به عنوان شخصی دیگر با "تولی" دوست می شود.همزمان او در فکر بهترین راه برای گرفتن انتقام از همسر و معشوقه اش است...
اروپای مرکزی،جنگ جهانی دوم.به اعضای کوچک یک شهر یهودی اخطار داده می شود که نازیها در راه هستند و بهتر است با استفاده از قطار مرزهای روسیه را گذشته و به فلسطین وارد شوند.برخی از آنان لباسهای نازیها را بر تن کرده و...
فیلم تصویری از رومانی پیش از سقوط "چائوشسکو" است که از نگاه "نلا" روایت می شود.او دختر کلنل سابق پلیس سیاسی رومانی است.پس از مرگ پدرش او بخارست را ترک کرده و به شهر کوچکی وارد شده و با "میتیچا" آشنا می شود و...
"ایه میساوا" و همسرش "تایو" در باران سرگردان شده و وارد یک مسافرخانه می شوند.آنها با سخاوت و روحیه خوب "ایه" خوشبختی و شادی را با ساکنان دیگر هدیه می دهند.او یک سامورایی تنها و استاد شمشیر زنی است.او توجه لردی را جلب کرده و برای آموزش افراد او استخدام...
"مایک ریبل" زمانی بندبازی بزرگ بوده اما حادثه ای او را مجبور به کناره گیری کرده است."تینو" به سیرک پیوسته و او را متقاعد می کند تا به او حرکتهای خود را آموزش دهد.در همین حین "لولا" نیز می خواهد وارد این کار شود و...
"محرم" مردی خویشتنگرا است که در انزوا زندگی کرده و خود را وقف پرستش خدا و انجام آموزه های دینی کرده است.از خودگذشتگی او توجه رهبر ثروتمند یکی از گروههای مذهبی استانبول را جلب کرده و او به "محرم" به شغلی را پیشنهاد می کند.شغل جدیدش او را وارد دنیای...