فروغ كیا فیلمسازی است كه سال ها پیش متاركه كرده و با پسرش مانی زندگی می كند. فروغ درصدد تهیه ی فیلمی مستند از زندگی مادران نمونه است تا بتوانند از آن میان یكی را به عنوان مادر نمونه برگزینند. فروغ به همراه مانی به دیدار تعداد زیادی از زنان و مادران...
یك واحد آپارتمانی كه وارث آن نامعلوم است زیر نظر مباشر مالك متوفای خانه اداره می شود. مباشر با همكاری دلال بنگاه معاملات املاك قصد تصاحب و فروش خانه را دارد و از تعمیر اساسی آپارتمان سرباز می زند. مستأجران كه به ماجرا پی برده اند برای چاره جویی با...
مینا و مرتضی تصمیم گرفته اند كه پس از ده سال زندگی مشترك از هم جدا شوند. آنها قرار است تا چند روز دیگر طلاقشان را رسمی كنند آیا بازگشت ناگهانی آذر، خواهر بزرگتر مینا، پس از سالها دوری از ایران می تواند تصمیم های قاطع مینا را دستخوش تزلزل كند؟ و نقش...
در جاده ای کوهستانی، در فضایی زمستانی، در سرزمینی جنگ زده، زن و مردی بین رهگذران پول پخش می کنند و ...
پیرمرد و پیرزنی به طور مرموزی در جزیره كیش می میرند و اجسادشان ناپدید می شود، بازماندگان آنها برای پیدا كردن و بردن اجساد به جزیره می آیند.
نوذر پس از آزادی از زندان به سراغ برادر خود، عبدالحمید، می رود تا سهم خود را از پولی كه شركت نفت بابت تصاحب خانه ی آن ها پرداخته بگیرد. حمید، كه نگهبان شركت نفت است و از آمدن نوذر به عنوان كارگر حفاری در شركت نفت مشغول كار می شود و به آسیه، دختر لال...
محمد علی پس از دو سال به زادگاهش باز می گردد. قنات ده خشك شده و ساكنانش به كاروانسرای زیارتگاهی پناه برده اند. علت خشك شدن قنات چاه عمیقی است كه فرد متمكنی به نام (كربلایی علی) در حریم قنات حفر كرده. محمد علی تصمیم می گیرد قنات كور شده را لایروبی كند....
محمود، شوهر مریم بانو، برای پیوستن به یك زن جوان مطلقه همسرش را ترك می كند و به امارات متحده عربی می رود. بانو ـ كه زنی اهل ذهن و شعر و فرهنگ است ـ از روی دلسوزی و برای یافتن همدم، كرمعلی باغبان همسایه و هاجر همسر مریض احوال باردارش را كه اتاق محل...
روستای محل سكونت «شیرك» مورد هجوم گرازها است. پدر شیرك را گرازها كشته اند. حاج خالو دشتبان روستا نیز به دلیل پیری و كم سو بودن چشم نمی تواند به خوبی انجام وظیفه كند. شیرك به قصد كمكبه حاج خالو، سگی را با مقداری خرما از كولی ها تاخت می زند و به اتفاق...
محمود نویسنده ای است كه برای نوشتن باقیمانده ی كتاب جدید خود در پی یك كم كاری طولانی، به باغ پدری خود در دماوند پناه آورده است. اما در باغ درخت گلابی قدیمی كه برای محمود سرشار از خاطره است میوه نداده و باغبانان از او می خواهند كه در مراسمی آیینی...