جمعي از چند زن و مرد جوان در خانه اي ويلايي در يك جزيره در حال احضار ارواح هستند. معلوم مي شود آن ها در انتظار مهاجرت مخفيانه از جزيره به كشوري ديگرند. دامون خبرنگاري است كه پيش از اين در جبهه ي جنگ بوده، اما حالا سر از آن گروه در آورده و پيچيدگي هاي...
ازدواج سعید و زمانه كه در همسایگی هم زندگی می كنند، به رغم قول و قرارهای قبلی، با مخالفت خانواده دختر و به خصوص پدر او روبرو می شود كه به دلیل جانبازی سعید به این ازدواج راضی نیست. زمانه كه از سخت گیری های خانواده اش به تنگ آمده، به سعید پیشنهاد فرار...
عزیز پس از تحمل چند سال زندان و در مجموع بیست و چند سال دوری از زادگاه، در مسیر بازگشت به شهرش با جوانی به نام رضا آشنا می شود كه دیدگاه های خاصی درباره غذا دارد. در یكی از ایست های بازرسی، جوان دستگیر می شود و از او شماره تلفنی نزد عزیز می ماند كه به...
داستان تحول یك عكاس كه تلاش دارد با پاكیزگی محیط اطراف، به تطهیر روح و روان خود بپردازد و در نهایت به پاكیزگی روح دست یابد. حامد آبان عكاس حرفه ای مطبوعات، با خواندن كتابی چنان تحت تأثیر پالایش محیط زیست و مبارزه با آشغال زایی قرار می گیرد كه لباس...
دختر و پسر جوانی هر كدام متعلق به یك طبقه اجتماعی متفاوت، ناخواسته در یك مسیر مشترك كنار هم قرار می گیرند تا اتفاقات تازه ای را رقم بزنند.
یوسف، ابی و حمید به همراه كتی برای مردی به نام ناصرخان از یك جواهرفروشی سرقت می كنند. ماهرخ، همسر یوسف، دختری فراری بوده و در خانه پروین زندگی می كند. یوسف همچنان روابط عاشقانه ای با كتی دارد. ناصرخان از گروه می خواهد برای قاچاق هرویین به زاهدان...
فرشته سازگار همراه همسرش فرهاد، از خارج وارد تهران می شود. در فرودگاه می فهمد كه فرهاد زن و بچه دارد و پدرزنش حكم جلب او را به جرم كلاهبرداری گرفته است. فرشته با یك راننده تاكسی به نام فریدون آشنا می شود. فریدون به گمان این كه او دختری خارجی است،...
امیر هر چه می گوید عاشق شده است كسی حرفش را جدی نمی گیرد. ولی وقتی او را نوك برج می بینند كه در وضعیت نامتعادلی ایستاده، می فهمند موضوع جدی است و تازه ماجراها شروع می شود....
فرشته نام آور پس از قبولی در دانشگاه برای ادامه تحصیلات به تهران می آید. اما پس از مدتی بدلیل مزاحمت های مكرر فردی به نام حسن نجفی مجبور به بازگشت به اصفهان می شود. فرشته كه در اصفهان نیز از مزاحمت های حسن در امان نیست در جریان تعقیب و گریز بر اثر...
ندا حكیمی معتقد است كه در زندگی فقط عشق كافی نیست بلكه باید به مسائل مالی نیز توجه كرد. به همین دلیل، نامزدی چهار ساله اش را با فرهاد به هم می زند و با مردی مسن و پولدار به نام محمود فروزش كه یك شركت خصوصی دارد ازدواج می كند، به شرطی كه مرد، دارایی اش...