اسد دادوند و نامزدش، شكوه تكاوندی، قرار گذاشته اند كه پس از یافتن خانه ای اجاره ای ازدواج كنند. اسد پس از مدتی تلاش به كمك برادرش، امین، خانه ای پیدا می كنند كه در اجاره ی مرد عیالواری است به نام گلدوست. گلدوست، كه وضع مالی مناسبی ندارد، قادر نیست...
یك قاچاقچی با سابقه ی مواد مخدر به نام روباه برای سامان دادن به تشكیلات خود و انتقام از پلیس برای كشته شدن همسرش در درگیری گذشته، به ایران می آید. پلیس ایران به محض ورود او، روباه را شناسایی و دستگیر می كند اما او شبانه با كمك دو زندانی دیگر كه یكی...
ریحانه به دلیل اختلاف با شوهرش، اسكندر، به خانه ی پدرش باز می گردد. برادر او حیدر كه اسباب این ازدواج را فراهم كرده و مانع وصلت ریحانه با پسرعمویش رضا، بوده است به دلیل مشكلات مالی و كنایه های مردم نمی تواند حضور ریحانه را تحمل كند. تیمور، كه مبالغی...
«بی بی» برای نجات «كوكب» از یك ازدواج اجباری، سند قطعه زمینی را كه مهریهاش است برای فروش، به بنگاه معاملات ملكی «اسدی» میبرد. دلال دیگری به نام «شكوری» كه از مدتها پیش در پی خرید این زمین بوده، پی میبرد كه «بی بی» از قیمت واقعی زمینش بی اطلاع...
معركه گیری ورشكسته در یك آبادی دورافتاده در مقابل واگذاری با ارزشترین موجودی زندگیش ـ گردنبند طلای همسرش ـ به مردی ژنده پوش و عجیب یك مار كبرای كم نظیر به دست می آورد. مار كبری بوسیله ژنده پوش به سرقت می رود و معركه گیر كه با اعتراض اهالی به تصور...
«كمال» و «جمال» دو برادر دو قلو هستند كاملاً شبیه به هم، اما با دو نوع روحیه و اخلاق متفاوت. «جمال» كه بهیار بیمارستان است پیكر مدهوش پیرمردی را در خیابان مییابد. او پیرمرد را به بیمارستان می رساند و از مرگ نجات میدهد. برادر پیرمرد به همراه...
نّیر، دختر یتیمی است كه عمه ی پیرش عفت از او مراقبت می كند، و از جوانی به نام مرتضی آبستن است . مرتضی جوان آس و پاس و لاابالی است كه بارها از خدمت سربازی متواری شده و بر مدت خدمتش افزوده شده است او بار دیگر از خدمت می گریزد و به زادگاهش بندر انزلی می...
غلام (پرویز فنی زاده)، عبدالله (داود رشیدی) و امیر (مرتضی عقیلی) سه یار قدیمی اند كه با مشكلات مختلفی دست به گریبانند. غلام همسری بلند پرواز به نام قدسی (زرینه) دارد؛ عبدالله كه با پسرش محمد (علی عسگری) زندگی می كند، به یاد همسرش، كه از خانه گریخته...
ذبیح (ایرج قادری) و رضا (بهمن مفید) عهد می بندند كه از كارهای خلاف دوری كنند. رضا به اقدس (نوری كسرائی) علاقه دارد. رضا در حمایت از ذبیح با چند نفر درگیر می شود و به حبس می افتد. اقدس از مشهد به تهران می آید و به دنبال رضا می گردد. او به خانه عمومی توران...
بیتا به پدر بیمارش علاقه دارد، و مادرش به او و شوهر خود بی اعتنا است. سیما، خواهر بیتا، برای او خواستگاری پیدا می كند كه بیتا با خل بازی هایش او را می راند. بیتا به كوروش، روزنامه نگاری جوان، علاقه دارد كه او نیز رفتار غیرعادی بیتا را تاب نمی آورد....