یوجین آلن جین هاکمن (به انگلیسی: Eugene Allen "Gene" Hackman) (زادهٔ ۳۰ ژانویه ۱۹۳۰) بازیگر آمریکایی و برندهٔ دو جایزه اسکار است.
هاکمن در سن برناردینو ایالت کالیفرنیا بدنیا آمد. والدین وی لیدا و یوجین ازرا هاکمن نام داشتند. خانواده وی دائماً جابجا میشدند تا این که سرانجام در دانویل ایالت ایلینویز اقامت گزیدند. پدر هاکمن برای یک روزنامه محلی بر روی ماشین چاپ کار میکرد. والدین هاکمن در سال ۱۹۴۳از یکدیگر جدا شدند و پدر وی متعاقباً آنها را ترک کرد. هاکمن در سن شانزده سالگی به تفنگداران دریایی ایالات متحده ی آمریکا پیوست؛ و مدت چهار سال و نیم در آن جا به عنوان گوینده رادیو خدمت کرد. پس از آن به نیویورک رفت و شغلهای کوچک مختلفی را تجربه کرد. در سال ۱۹۶۲ مادر وی به دلیل حادثه آتشسوزی از دنیا رفت.
جراج مغز و اعصاب جوانی قلعه پدر بزرگ مشهور خود دکتر" ویکتور فرانکشتین" را به ارث می برد.او در قلعه با گوژپشت بانمکی به نام "ایگور" و دستیار آزمایشگاه زیبایی به نام "آیگنا" و نگهبان پیری آشنا می شود.او تصور می کنند آنها فقط کارهای بیهورده با پدربزگش...
دو آواره - «ماکس» (هاکمن) و «لاين» (پاچينو)- در کاليفرنياي شمالي با هم آشنا مي شوند و وقتي «ماکس» تعريف مي کند که مي خواهد با پس اندازهايش در دوران حبس، در پيتسبرگ يک کارواش راه بيندازد، تصميم مي گيرند با هم کار کنند...
یک آدمکش اهل شیکاگو به شهر کانزاس فرستاده میشود تا بدهی یک گله دار را که نه تنها گوشت دشمنانش را چرخ و در سوسیس استفاده میکند، بلکه زنان را نیز به عنوان برده های جنسی به فروش میرساند، وصول نماید...
داستان فیلم در مورد گروهی از مسافران است که در حال تلاش برای نجات جان خود هستند، آن هم در حالی که کشتی اقیانوس پیمای آن ها در دریا واژگون شده است...
یک گله دار بی رحم و دار و دسته اش قصد کشتن مردی را دارند که همسر کافرش را گروگان گرفته است...
دو مامور پلیس نیویورک در اداره مبارزه با مواد مخدر وارد ماجرای قاچاق مواد مخدر با یک رابط فرانسوی می شوند ...
داستانی درباره ی ازدواج های غیرمعمول چند دکتر ناراضی و ثروتمند که در یک کلینیک خصوصی کار می کنند و همسران سربه هوایشان که با بدبختی هایشان دست و پنجه نرم می کنند. و هنگامیکه یکی از آن دکتر ها همسر خیانت کارش را به قتل می رساند وضعیت بحرانی می شود....
یک شورش ساختگی در زندان برپا می شود تا بر روی فراری که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از زندانیان و نگهبانان شد سرپوش بگذارد...
“رابرت ردفورد” از خود راضی به تیم اسکی آمریکا پیوسته و پس از مدتی با مربی تیم درگیر می شود و…
در نعطیلات چهارم جولای، چهار چتر باز برای اجرای برنامه ای به شهر کوچکی در تگزاس می روند. آنها مهمان الیزابت عمه کوچکترین عضو خود هستند. شبی عشقی نفرین شده بین الیزابت و رتیگ شکل می گیرد و...