باران آبی مایع به شکل قطره است که پس از سرد شدن بخارهای جوّی به وجود آمده و بر زمین میریزد. در زبان پهلوی بدان واران (waran) میگفتند.
وقتی هوای گرم به بالای آسمان صعود میکند، بخار آب را هم همراه خودش به بالا به داخل آسمان میبرد. در بالای آسمان، بخار آب سرد میشود و قطرههای آب دور ذرات ریز گرد و غبار موجود در هوا تشکیل میشود. مقداری از بخار آب هم به شکل کریستالهای ریز یخ منجمد میشود که قطرات آب سرد شده را جذب میکند. قطرات به شکل کریستالهای یخ، منجمد میشود و کریستالهای بزرگ تری را تشکیل میدهد که ما آنها را برف ریزه مینامیم. موقعی که برف ریزهها سنگین میشوند، پایین میافتند. برف ریزهها در مسیرشان رو به پایین با هوای گرم تر برخورد میکنند و ذوب میشوند و به صورت قطرات باران در میآیند.
یک رمان نویس عاشقانه، نویسنده ای را به عنوان منشی خود منصوب می کند. اگرچه او در ابتدا از اخلاق کاری و نگرش پلی بوی او ناامید می شود، آنها شروع به عاشق شدن می کنند.
"آنتونی" و "آنتوانت" زوجی از طبقه کارگر رویای زندگی بهتری را در سر دارند. در میان توجه مداوم مردان بویژه "آقای رولاند"، "آنتوانت" یک بلیط بخت آزمایی برنده خریداری می کند. اما وقتی "آنتوان" از سر فقر بلیط بختشان را از دست می دهد، همه چیز به حال سابق...
"جانی مونرو" داوطلب می شود تا در احداث تونلی از میان کوه کمک کند تا به معادن دست یابد.وظیفه او بسیار دشوار بوده و هنگامی که عاشق دختر رئیسش می شود،اخلاقیات رنگ می بازد...
دختری به قتل می رسد. زنی مردی را که ادعا می کند همسرش است به یاد نمی آورد. عموی او مجری یک برنامه جنایی در رادیو است و...
درست پیش از مراسم ازدواج،داماد داستان پیچیده ای در مورد عروس دوست داشتنی خود می شنود که او را به عنوان زنی شرور معرفی میکند...
«آلیسشا هیوبرمن» ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده، به «دولین» ( گرانت )، مأمور مخفى امریکایى دل میبازد. دولین، آلیشا را به کمک میطلبد و او هم میپذیرد تا نقش عنصر نفوذى در تشکیلات دشمن را بازى کند و با «الکساندر سباستیان» ( رینز )...
معلم موسیقی "کریستین ردکلیف" تصور می کرد "کارل نواک" در جنگ کشته شده است."کریستین" او را بسیار دوست داشته و اصرار به ازدواج با او دارد.در= مراسم پذیراییشان؛معشوق سابقش به "کارل" پیشنهاد اجرای تنها در کنسرت جدیدش را می دهد."هولنیوس" او را عذاب داده و...
'پاریس' در طی اولین زمستان پس از آزادی.'Jean Diego' دوستش 'Raymond Lecuyer' را مجددا ملاقات میکند.یک ولگرد را میبیند که ادعا میکند پیشگو است و...
شیطان ترتیب می دهد تا یک گانگستر متوفی به عنوان قاضی محترم به زمین بازگردد تا زندگی قبلی خود را جبران کند.
کارآگاه دست و پا چلفتی استن لورل خود را به شکل ماتادوری مشهور در می آورد تا در چشمان ریچارد کی. مالدون که با شهادت او مدتی را در زندان سپری کرده مخفی بماند...