باران آبی مایع به شکل قطره است که پس از سرد شدن بخارهای جوّی به وجود آمده و بر زمین میریزد. در زبان پهلوی بدان واران (waran) میگفتند.
وقتی هوای گرم به بالای آسمان صعود میکند، بخار آب را هم همراه خودش به بالا به داخل آسمان میبرد. در بالای آسمان، بخار آب سرد میشود و قطرههای آب دور ذرات ریز گرد و غبار موجود در هوا تشکیل میشود. مقداری از بخار آب هم به شکل کریستالهای ریز یخ منجمد میشود که قطرات آب سرد شده را جذب میکند. قطرات به شکل کریستالهای یخ، منجمد میشود و کریستالهای بزرگ تری را تشکیل میدهد که ما آنها را برف ریزه مینامیم. موقعی که برف ریزهها سنگین میشوند، پایین میافتند. برف ریزهها در مسیرشان رو به پایین با هوای گرم تر برخورد میکنند و ذوب میشوند و به صورت قطرات باران در میآیند.
"فرانتس بیبرکوف" مردی اهل عمل است که پس از دستگیری معشوقه اش و نابودی غرفه اش توسط پلیس درهم می شکند.او که برای شرکت در بخت آزمایی هفتگی خود به پول نقد احتیاج دارد با مردی سالخورده آشنا می شود و...
شاه آرتور به همراه شواليه های باوفاي خود به دنبال يافتن جام مقدس به موانع احمقانه زيادي برميخورند. اين فيلم نيز مانند ساير کارهاي گروه مانتي پايتون هجويه ايست بر مذهب، اخلاق و جوامع انساني که در زمان ساخته شدنش انتقادهاي زيادي را برانگيخت...
سی سال پس از جنگ جهانی دوم گروهی از سربازان آلمانی می خواهند گنجینه ای را برگردانند که در آلمانی شرقی اشغال شده توسط شوروی مدفون است و تنها یک زندانی مکان دقیقش را می داند....
در دوران روسیه تزاری یک سربازان عصبانی و دختر عمویش نقشه ترور ناپلئون را پی ریزی می کنند...
این فیلم داستان متقاطع اشخاص مختلفی که به کار موسیقی در نشویل مرتبط هستند را روایت می کند.باربارا جین ملکه مطلق نشویل است که در آستانه سقوط قرار دارد.لینئا و دلبرت ریس ازدواجی متزلزل داشته و صاحب دو فرزند ناشنوا هستند.اوپال روزنامه نگاری...
"فرا کاستر" در آشپزخانه اش در فرانکفورت آلمان،در یک شب به ظاهر معمولی،در حال آماده کردن شام است."خانم کاستر" می خواهد به تاس کباب خود سس اضافه کند اما عروس مزاحمش جور دیگری فکر می کند اما...
در یک شهر کوچک،مدیر کج خلق یک رستوران مسئول جو بد آنجا است.اما مرکز این اتفاق سه شخص هستند.یک نویسنده مرد،"آنا" نویسنده ای دیگر و "کنت" مردی عجیب...
داستان فیلم در مورد بالا رفتن جنایات یک شهر می باشد و . . .
"امی" که در نیمه دوم زندگی خود قرار دارد عاشق "علی" کارگری بربر می شود که نزدیک به ده سال از او کوچکتر است.وقتی آنها تصمیم به ازدواج می گیرند همه اعلام مخالفت می کنند.اما وقتی سرو صداها کمی آرام می شود آنها کمی به رابطه خود شک می کنند و...
مردی که فروشگاه مواد غذایی را اداره می کند بوسیله تندروهای ضد حکومتی منجمد شده و در آینده به زندگی برگردانده می شود تا به آنها در براندازی حکومت کمک کند...