كشتی آنجلیكا (1367)
كشتی آنجلیكاـ كه محموله ی آن طلا و هدایایی از طرف فردیناند، پادشاه پرتغال، بران شیوخ امارات عربی است - در جنگ …
شكار (1366)
احمد با یك كامیون حامل گوشت به مقصد پایتخت حركت می كند. او عجله دارد تا قبل از زایمان همسرش محموله را تحویل بد …
جستجو در جزیره (1369)
كارگاه احمدی مأمور می شود، تعدادی قوش را كه از قاچاقچیان گرفته است به سازمان حفاظت محیط زیست برساند. اما در بی …
چاووش (1369)
عمو هاشم پیرمرد روستایی كه سابقاً شكارچی ماهری بوده و بینایی چندانی ندارد تصمیم می گیرد كه گوزنی شكار كند و آن …
بازی بزرگان (1369)
در پی تهاجم ارتش عراق و اشغال یكی از شهرهای كوچك مناطق مرزی غرب كشور، عده زیادی از اهالی شهر كشته می شوند و زن …
جستجوگر (1368)
عبدالله جوان ماهیگیری است كه توشه ی سفر می بندد تا به شهری به نام «ماسو» برود. او با كاروانی همراه می شود كه ه …
دزد و نویسنده (1365)
رحمان پس از آزادی از زندان تصمیم دارد شرافتمندانه زندگی كند، اما به دلیل سوء سابقه موفق به یافتن كار نمی شود. …
فریاد (1377)
در یكی از نواحی جنوب كشور فاروق صاحب یك گاراژ به سهراب اجازه نمی دهد كه برای خود مستقلاً كار كند و سهراب با فا …
زن شرقی (1376)
حمید، فوتبالیست مشهوری كه قرار است برای مذاكره به آلمان برود، با دوست صمیمی اش محمود به كوه می رود؛ ولی از بال …
گلنار (1367)
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می كند. روزی به كنار چشمه می رود تا آببیاورد. باد دستمال آبی او را، كه یادگ …
روزیكه زن شدم (1379)
قصه اول: حوا ـ مادر بزرگ «حوا» معتقد است كه او در نهمین سالروز تولدش دختر بزرگی شده و دیگر نباید با پسرها باز …
سایه خیال (1369)
حسین پناهی دژكوه، نویسنده یك‌لاقبای خیالباف به اصرار دوست ناشرش در محفلی شاعرانه شركت می كند و در آنجا، چیزهای …
زشت و زیبا (1377)
ترخان بای به منظور گذراندن گنجینه خود از كویر سردار تاتار خود را مأمور این كار می كند، سردار كه قصد ربودن گنجی …
افق (1367)
گروهی از غواصان بسیج و سپاه پاسداران برای انهدام سكوی الامیه تجهیز می شوند. رزمنده ای به نام نصرت به تنهایی به …
دادشاه (1362)
دوست محمد بلوچ (دادشاه) در مخالفت با اصل چهار و مجریان آن در زاهدان یكی از حامیان اصل چهار به نام سردار درانی …
ترن (1366)
زمستان 1357، در اوج انقلاب، یك قطار سوخت رسان ارتشی به مقصد اصفهان در حركت است. گروهی از كارگران اعتصابی شركت …
كلید ازدواج (1376)
مرد جوانی به نام صادق كه قرار است جنس قاچاقی را با خود به تهران بیاورد و تحویل یك باند بدهد، كیف خالی را كه قب …
بدوك (1370)
جعفر و جمال بعد از مرگ پدرشان در روستا توسط یك راننده ربوده شده و با فروخته شدن جعفر به عبدالله خواهر و برادر …