مهدي كافر (سعيد راد) پس از شش ماه حبس سراغ دوستانش (حسن خياط باشي، حسن رضياني، محسن آراسته، و حسين شهاب) مي رود و در برابر دار و دسته ي حسن طلا (غلامرضا سركوب)، كه مسبب دستگيري او بوده اند، قرار مي گيرد. دفترچه ي خاطرات دختر فقيري به نام پوري (پونه) به دست مهدي مي افتد و او متوجه مي شود كه پونه از سوي زني از بستگانش (ايران قادري) و صاحب خانه اش (اكبر جنتي شيرازي) مورد آزار و اذيت است. مهدي درصدد كمك به دختر برمي آيد، و تصميم مي گيرد دست به آخرين دزدي زندگي اش بزند؛ اما دار و دسته ي حسن طلا يكي از افراد مهدي به نام غلام (محسن آراسته) را تحت فشار مي گذارند تا نشاني محل دزدي را به آنها بدهد. غلام محل دزدي را فاش مي كند و حسن طلا به پليس خبر مي دهد. پليس محل را محاصره مي كند و مهدي موقع فرار از پا درمي آيد.