محسن (همایون)صاحب یك كارخانه است. همسرش (آرام)به او و فرزندش بی اعتنا است و روزها را با دوستانش به بازی قمار می گذارند. محسن برای رقابت با همسرش با راننده اش عزت (مرتضی عقیلی)، كه هر شب به كافه ی شمشاد می رود،همراه می شود و به نازی، رقاصه ی كافه، دل می بازد. نازی رفیقه ی مرد سركشی به نام تقی خروس (بهرام وطن پرست) است، و محسن برای رقابت با تقی به كسوت جاهل ها در می آید. او نزد عزت آموزش جاهلی و گردن كشی می بیند و با آدم های تقی درگیر می شود و نازی را فریفته ی خود می كند. در یك درگیری یكی از آدم های تقی خود را با چاقو می زند و محسن به اتهام مجروح كردن او به زندان می افتد. همسر محسن از رفتار خود پشیمان می شود و قصد دارد شوهر را به خانه بازگرداند؛ اما این بار محسن اعتنایی به او نمی كند. عزت و مباشر محسن (نعمت الله گرجی) نازی را راضی می كنند كه محسن را از خود براند تا او به خانه و زندگی اش بازگردد. محسن پس از آزادی از زندان، وقتی نازی را در كنار تقی می بیند، نزد همسر و فرزندش باز می گردد.