عباس آقا (همایون)، جاهل و لوطی محل، با نوچه هایش مورد احترام همه هستند؛ اما جوان خل و چلی به نام زینل (ایرج قادری) برای آنكه سری توی سرها در آورد و گلی (نوری كسرائی)، دختر مرشدحسین، را به خود علاقه مند كند با عباس درگیر می شود. عباس آقا در خلوت زینل را گوش مالی می دهد، و وقتی از نیت او باخبر می شود صورت خود را با چاقو زخمی می كند و از زینل می خواهد كه شایع كند او عباس آقا را زخمی كرده است. زینل مرید عباس آقا می شود و عباس فاش می كند كه ماجرای پهلوانی او بعد از پهلوان اكبر هم به همین صورت بوده است. به رغم آوازه ای كه زینل می جوید گلی اعتنائی به او ندارد، و در كاباره ای به كار می پردازد. عباس آقا برای مراقبت از دختر او را به خانه اش می برد و نوچه های سابق عباس می كوشند زینل را رو در روی عباس قرار دهند؛ اما او فاش می كند كه هدفش به راه آوردن گلی است. دو تن از نوچه های سابق عباس زینل را به خلوت می كشانند و او را با شلیك گلوله زخمی می كنند. زینل، قبل از مرگ، آن دو را از پا درمی آورد، و عباس آقا، قبل از مرگ، بالای سر زینل حاضر می شود.