ستوان یکمی که نمیتونه اتفاقات پیش اومده رو با غرور سربازیش هضم کنه، برای پولات عملدار یک نامه مینویسه و بعدش خودکشی میکنه. پولات که خودش هم یک نیروی اطلاعات دولتی هست نمیتونه در برابر آخرین خواستهی این سرباز که به خاطر شرفش خودکشی کرده بیتفاوت بمونه و به همراه افرادش راه عراق شمالی رو در پیش میگیره…