"انور" که از بدو تولد ناشنوا بوده به عنوان کتابدار مشغول بکار است.پدرش او را ترک کرده و مادرش نیز در سن هفت سالگی او را ترک کرده و او خود را همیشه برای این اتفاق سرزنش می کند.او با اینکه می تواند صحبت کند تصمیم گرفته ساکت بماند.او در مراسم نامزدی یکی از دوستانش با "زینب" آشنا می شود و...