مویسر بزرگترین خواهر است. او در اوایل دهه 70 زندگی خود بوده و هرگز ازدواج نکرده است. وی شخصیت غالب خانه است. او خانه را اداره می کند و خواهرش زلیها نیز نقش دارد. این وظیفه مویسر است که کارهای خشن را انجام دهد.
به مسائل قومیت و تعلق می پردازد و احساسی را که در آن سوی مرزها وجود دارد، نه تنها از لحاظ جابجایی به خارج از مرزهای یک کشور، بلکه از نظر مبارزه برای حضور در حاشیه یک جامعه، به مخاطب منتقل می کند.
سومرو در یکی از دانشگاههای استانبول پژوهشهای موسیقی را انجام میدهد. برای کار بر روی پایان نامه خود در مورد گردآوری و ضبط مجموعه ای جامع از مرثیه های آناتولی، او عازم جنوب شرق می شود ...
فاتح زمانی که در بریتانیا کار می کرد، مقدار زیادی پول از دوستش آیهان قرض گرفت تا برای خانواده اش در ترکیه بفرستد.
یک زن بیوه ترک پس از از دست دادن خانه و همه چیزهایی که می شناسد، خود را در یک رابطه عاشقانه غیرمنتظره با یک جوان پناهنده سوری در استانبول می بیند..
مظهر پس از اتمام تخصص خود در کانادا، به استانبول بازگشت. در حالی که او برای مادرش سوگواری می کند، عاشق Ece می شود که او نیز عاشق ارمان، بهترین دوست مظهر است. مظهر و ایسه عشقی پرشور و ویرانگر را در...
زلیخا هم باز همونطور دیوونه و صمیمی هستش و مثل قسمت اول فیلم هنوز دردسر از سرش کم نشده اینبار ولی میخواد به چیزی که میخواد برسه . زلیخا برای اینکه به ارزوش برسه یعنی آشپز بشه میره تو یه رستوران شروع به کار میکنه.زلیخا به آرزوهاش میرسه یا اینکه باز...
داستان دلیها درباره دختری به اسم زلیها است که ساده ، پاک دل و در عین حال دیوانه است. زلیها روزی اندکی از پول های مادربزرگش را برمیدارد و با دوستانش برای فال گرفتن پیش فالگیر می رود و وقتی می شنود که خیلی زود عشق زندگی اش که اول حرفش با “ج” شروع...
داستان سریال در مورد بچه های خیابانی است که بدون پدر و مادر بزرگ شدن و همیشه کمبود پدر و مادر رو در وجودشون حس میکنن. محمد و دوستانش از طریق جمع کردن ضایعات روزیشان را در می آورند و یا به تعبیری از دور ریخته های مردم برای خودشون زندگی میسازن. روزی...
این فیلم درباره زندگی خانوادهای است که در دهه هشتاد میلادی در آنادولوی مرکزی زندگی میکردند. این خانواده پس از فقدانی دردناک، تصمیم گرفتند محل زندگی خود را ترک کنند و به شهر مهاجرت کنند. وقتی پس از 30 سال، به خانهی مزرعهای خود باز میگردند که...