فرانک آلبرستون (انگلیسی: Frank Albertson؛ ۲ فوریهٔ ۱۹۰۹(1909-02-02) – ۲۹ فوریه ۱۹۶۴(1964-02-29)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود. وی بین سالهای ۱۹۲۳ تا ۱۹۶۴ میلادی فعالیت میکرد.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به روانی، چه زندگی شگفتانگیزی، مادر مجرد و تلاش واپسین اشاره کرد.
یک ستاره راک به شهر کوچکی در اوهایو می رود تا در تلویزیون با بزرگترین طرفداران خود خداحافظی کرده و آخرین برنامه خود را اجرا کند...
"Colini" یک گانگستر تبعیدی آمریکایی است که در 'سیسیل' زندگی میکند که 'جوردانو' جوان یاغی سیسیلی را از دست پلیس فراری می دهد و ...
«ماریون کرین» (لى) به امید تسهیل کار ازدواجش با «سام لومیس» (گاوین)، پولهاى کارفرمایش را میدزد و از شهر محل سکونتش خارج میشود و بین راه در «هتل بیتس» به دست جوانى به نام «نورمن» (پرکینز) که هتل را اداره میکند، به قتل میرسد...
یک سیاستمدار سالخورده تلاش می کند برای آخرین بار در دورانی که تلویزیون نقش مهمی در بازیهای سیاسی ایفا می کند، به عنوان شهردار یکی از شهرهای آمریکا انتخاب شود...
در خلال جنگ جهانی دوم، یک ناوشکن آمریکایی با یک زیردریایی آلمانی روبرو می شود. کاپیتان هر دو آنها از بهترین ها هستند. رویارویی آنان زمان زیادی را در بر می گیرد و همچنین خسارات زیادی را به بار می آورد...
« دكتر بن مكنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) كه همراه پسر كوچكشان براى گذراندن تعطيلات به مراكش رفتهاند ، شاهد قتل يك مأمور مخفى فرانسوى مىشوند كه پيش از مرگش به « بن » مىگويد جاسوسان مىخواهند يك سياستمدار خارجى را در آلبرت هال بكشند ....
پس از اتفاقاتی عجیب، "جیمز ونینگ" به اشتباه متهم به سرقت از بانک و قتل شده و توسط مقامات و قاتل اصلی تحت تعقیب قرار می گیرد و...
"ویکتور نورمن" کهنه سرباز جنگ جهانی دوم به دنبال کار بوده و می خواهد وارد کار تبلیغات شود.اما متوجه می شود که موفقیت و حفظ درستی خود در این زمینه چندان هم راحت نیست...
جرج بیلی مرد خوش قلبی است که تمام زندگی خود را صرف کمک به مردم بدفورد فالز کرده است اما در شب کریسمس بیلی تمام سرمایه اش را از دست می دهد. او که به همسرش و بچه های خود فکر میکند تصمیم به خود کشی می گیرد اما نتیجه ی کارهای خوب او در قالب فرشته ای به نام...
وکیل جوان "تاد جکسون" وارد کانزاس می شود تا با دوستان موفق خود "دالتونها" دیدار کند.آنها در خطر از دست دادن زمینهای خود به یک شرکت فاسد هستند.وقتی او تصمیم می گیرد به آنها کمک کند، اتهام به قتلی آنها را تبدیل به تبهکار میکند و...