"آلبرت" مسافرخانه داری است که قسم خورده اگر او و همسرش از جنگ جان سالم بدر ببرند هیچوقت لب به الکل نزند. آنها موفق شده و او سر قول خود می ماند. اما زمانه تغییر کرده و مدت کمی پس از جنگ او با "گابریل" جوان آشنا می شود و...
"آقای جولی" ، وکیل "دکتر کوردلیر"، وقتی متوجه می شود دوست و موکلش همه دارائیهایش را برای یک غریبه تبهکار به نام "اوپال" به جای گذاشته، بسیار متعجب می شود. او می خواهد تا این مرد ثابت کند رفتار انسانها با اراده آنها مشخص می شود...