جان کوالن (انگلیسی: John Qualen؛ ۸ دسامبر ۱۸۹۹(1899-12-08) – ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۷(1987-09-12)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود. وی بین سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۷۴ میلادی فعالیت میکرد.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به کازابلانکا، هانس کریستین اندرسن، تکهای آبی، جویندگان، تشریح یک قتل، مردی که لیبرتی والانس را کشت، خوشههای خشم، ارواسمیت، نان روزانه ما، متکبرها، منشی همهکاره او، پائیز قبیله شاین، شیطان و دنیل وبستر، سفر دریایی طولانی به خانه، پسران کتی الدر، المر گنتری، ماجرا، خشم سیاه، نوت راکنی آمریکایی، سیر در عرش، فراری اشاره کرد.
در روزهای ابتدایی جنگ جهانی دوم در منطقه ی خالی در آفریقا ریک بلین که عضو نیروهای آزادی بخش بوده و به آفریقا تبعید شده است با عشق گذشته خود ملاقات می کند.این ملاقات عوارض پیش بینی نشده ای به همراه دارد...
"دنی"، مردی فقیر، دو خانه از پدربزرگ خود به ارث می برد و به سرعت تبدیل به مکانی برای خوشگذرانی دوستان خانه بدوشش می شوند...
وقتی برادر خلیفه بغداد تاج و تخت را تصاحب می کند،او به همراه گروهی مخفی می شود.هر دو برادر به یک دختر زیبا علاقه مند بوده و بین قدرت و عشق واقعی گرفتار شده اند...
پسری نوجوان که توسط گرگها بزرگ شده است، به دهکده ای در هند رفته و تلاش می کند با زندگی در کنار انسانها خو بگیرد. او زبان انسانها را یادگرفته و با دیدگاه خود از جنگل رسم و رسوم آنها را فرا می گیرد و...
\"مت مسترز\" جوان از پدر خود که هرگز او را ندیده متنفر است.به نظر می رسد او مادرش را در حال مرگ تنها گذاشته است.این احساس او باعث ایجاد تنفر بین مردم کوهستان شده است.اما با از راه رسیدن یک غریبه تاثیرات مثبت بین مردم ایجاد می شود و...
ماهیگیری سرگرمی همیشگی "جونا گوودوین" و "اولاف جانسون" در برکلین بوده و آنها هر شب در قایق قدیمی خود به این کار مشغول می شوند.دختر "جونا" اپراتور تلفن بیست و یک ساله "استلاگ است که آرزوی ترک محله خود را دارد.او مورد علاقه "جورج واتکینز"،مردی ساده که...
یک کشاورز که در وضعیت خوبی به سر نمی برد با شیطان برای هفت سال محصول خوب معامله می کند.وقتی "آقای اسکرچ" برای کامل کردن معامله می آید،"دنیل وبستر" مردی قهرمان برای نجات کشاورز وارد عمل می شود...
بحران اقتصادى در دهه ى 1930 امريكا ، بقاى خانوادهى « جود » را به خطر انداخته است. « تام » ( فاندا ) ، پسر بزرگ خانواده كه به تازگى از زندان آزاد شده همه را وا مىدارد بار سفر ببندند و به كاليفرنيا كوچ كنند.
"هیلدی جانسون" که از "ولتر برنز" جدا شده به دفتر او می رود تا با "والتر" بگویید به شخص دیگری نامزد کرده و روز بعد ازدواج می کنند.اما "والتر" اجازه نمی دهد ان اتفاق بیافتد و ...
در کشتی باری "گلنکرن"،زندگی خدمه در ترس،تنهایی،سوءظن می گذرد.مردان الکل قاچاق کرده و زنان با یکدیگر می جنگند،جاسوسی یکدیگر را می کنند اما وقتی مرگ از راه می رسد یکدیگر را از خطر نجات می دهند...