اریکا کریستنسن (به انگلیسی: Erika Christensen) بازیگر، سینما، تلویزیون زاده ۱۹۸۲ میلادی در شهر سیاتل، آمریکا به دنیا آمد. وی فعالیت خود را در سینما با فیلم قاچاق (فیلم ۲۰۰۰) در کنار مایکل داگلاس شروع کرد و در سال ۲۰۰۵ در فیلم نقشه پرواز (فیلم) ایفای نقش داشت. اریکا کریستنسن در تلویزیون در سریالهای فریژر و به من دروغ بگو و همچنین در سریال قانون و نظم: واحد قربانیان ویژه هم حضور داشت .
مامور ویژه ویل ترنت در بدو تولد رها شد و دوران بلوغ سختی را در سیستم تحت مراقبت پرورشی آتلانتا تحمل کرد. او مصمم است مطمئن شود که هیچ کس مانند او احساس نمی کند، او اکنون بالاترین نرخ ترخیص کالا را دارد.
دو برادر در وقت اشتباه به پسر اشتباه بدهکار هستند. در حالی که آنها فرار می کنند و سعی می کنند پولی را که با یک دختر نوجوان به بار می آورند و با قاتلانی که شکار آنها را شکار می کنند جمع نمی کنند ، جمع کنند.
داستان از جایی شروع می شود که یک مادر در گیر و دار طلاق از همسرش، در نیمه های شب دختر خودش را گم می کند ...
داستان فیلم که در دهه 80 میلادی جریان دارد، درباره روزنامه نگار تحقیقاتی "لی استروبل" می باشد که به وجود خدا اعتقادی ندارد و زمانی که متوجه میشود همسرش به دین مسیحیت روی آورده، تصمیم میگیرد هر جور شده وجود نداشتن خدا را به همسرش ثابت کند...
داستان در مورد یکی از قاضی هایی می باشد که برای دیوان عالی ایالات متحده نامزده شده بود، اما زمانی که یکی از همکاران سابقش شهادت میدهد که توسط او مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته، وضعیت شغلی اش دچار هاله ای از ابهام می شود...
چلسی زمانی که در حال بازگشت به خانه اش می باشد پروازش سقوط می کند و تنها بازمانده دیگر این حادثه به طور اتقاقی یکی از فن های بزرگ چلسی می باشد او را نجات می دهد.در حالی که “اولین” از چلسی مراقبت می کند اما چلسی فمر می کند که “اولین” نقشه های شیطانی...
سریال در مورد دو کاراگاه پلیس لس آنجلس است که روی یک پرونده ی قاتل سریالی کار می کنند که این قاتل اول به زنها حمله می کند و بعد آنها را به قتل می رساند ...
صاحب یک رستوران کوچک در یک بعد از ظهر زمانی که در حال ترک محل کارش است، زنی با لباس عروس و سه سگ همراهش را میبیند که از او خواهش میکند آنها را به رستورانش راه دهد و...
زندگی زوجی پس از ربوده شدن و به قتل رسیدن فرزندشان به هم می ریزد.اما پس از مدتی آنها فرصتی بدست می آورند تا قاتل را ربوده و انتقام بگیرند...
داستان بر روی "ورونیکا" تمرکز دارد،زنی در میانه بیست سالگی که به نظر می رسد همه چیز دارد،چهره زیبا،کار خوب و زندگی عالی!اما او تصمیم می گیرد به زندگی اش پایان دهد.او موفق نشده و در یک بیمارستان روانی بهوش آمده و متوجه می شود زمان کمی زنده است و...