اینگرید برگمان (به سوئدی: Ingrid Bergman) (زاده ۲۹ آگوست ۱۹۱۵ - درگذشته ۲۹ آگوست ۱۹۸۲) بازیگر سرشناس سینما و برنده سه جایزه اسکار سوئدی بود.
بازیگر سوئدیتبار و فوق ستاره دهه چهل هالیوود در ۲۹ آگوست ۱۹۱۵ از پدری سوئدی و مادری آلمانی به دنیا آمد. در کودکی مادرش را از دست داد.
"آنا کالمن" بازیگری موفق است که در پیدا کردن مرد رویایی اش تسلیم شده است.او هنگامی که گریم خود را پاک می کرده و با خواهرش در این مورد صحبت می کرد با "فیلیپ آدامز" آشنا می شود.او وقتی متوجه می شود "فیلیپ"جذاب،باهوش و خوشتیپ است کنترل خود را از دست می دهد...
"النا" یک کنتس لهستانی در دوران پیش از جنگ جهانی اول عاشق یکی از نامزدهای حزب تندرو فرانسه می شود اما شخص دیگری عاشق او است و...
یک تاجر روسی فرصت طلب سعی می کند یک متقلب را به جای "دوشس بزرگ آناستازیا" جا بزند.اما او چنان در نقش خود متقاعد کننده ظاهر می شود که هیچکس به او شک نمی کند...
"کاترین" و "الکساندر" زوجی ثروتمند و پیچیده برای سر و سامان دادن به ویلای عموی مرحوم خود به نپال سفر می کنند.رابطه آنها رو به سردی می رود و شرایط نپال نیز به این مشکل می افزاید...
"آیرین وگنر"، همسر دانشمند مشهور "آلبرت وگنر" توسط دوست دختر سابق معشوقش اخاذی می شود. آزمایشی که منجر به ترس می شود، او را به خشونت وادار می کند و...
پنج تصویر مختلف از زنان بازیگری در زندگی عادی خود نه به عنوان یک بازیگر بلکه به عنوان زنی ساده مورد بررسی قرار می گیرد...
"آرین جرارد" همسر یک سفیر بوده و همیشه زندگی تجملاتی داشته. پس از مرگ غم انگیز پسرش، او خود را مقصر دانسته و تصمیم می گیرد به کسانی که در سر راهش قرار می گیرند کمک کند. روزی او به مردی فراری پیشنهاد کمک می کند اما در نهایت دستگیر می شود. همسر او به...
« كارين » ( برگمن ) پس از جنگ جهانى دوم از كشورش ، ليتوانى ، آواره مىشود و به همسرى مردى ايتاليايى به نام « آنتونيو » ( ويتاله ) در مىآيد تا هويتى تازه دست و پا كند . اما « آنتونيو » ، « كارين » را به زادگاهش ، جزيرهى دورافتادهى استرومبولى مىبرد
در سال 1831،"چارلز ادر" ایرلندی به استرالیا می رود تا به کمک پسر عموی خود که اخیرا به مقام فرمانداری رسیده یک زندگی جدید را آغاز کند.وقتی او به آنجا می رسد با زمین دار قدرتمند "سم فلاسکی" آشنا شده و قصد تجارت با او می کند...
در قرن پانزدهم فرانسه پس از نزدیک به صد سال جنگ با انگلستان شکست خورده و به یک ویرانه تبدیل می شود."ژاندارک" دختر چهارده ساله کشاورز ادعا می کند زمزمه هایی از بهشت شنیده مبنی بر اینکه او هدایت ارتش خدا را بر عهده بگیرد و "چارلز هفتم" را به عنوان...