داستان مردی که در جوانی برای نجات جان خود،عشق و زادگاهش را ترک می کند ولی پس از سالها دوباره به شهرش بازمی گردد تا همه چیز را جبران کند ،اما بدلیل وجود دشمنان قدیمی نمی تواند به عشقش نزدیک شود و دورادور از او محافظت می کند و...
بعد از اینکه مهندس کمپانی فدکس "چاک نولاند" از یک صانحه هوایی جان سالم به در برده و خود را تنها در ساحل جزیره ای دور افتاده می یابد. نا امیدی در ابتدا به سراغ او می آید اما به زودی متوجه می شود که شانس بازگشتش به داخل اجتماع چه قدر اندک است و باید زنده...