پائول فیکس (انگلیسی: Paul Fix؛ ۱۳ مارس ۱۹۰۱(1901-03-13) – ۱۴ اکتبر ۱۹۸۳(1983-10-14)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به جانی گیتار، بدذات، کشتن مرغ مقلد، شرلوک هولمز و سلاح سری، صورت زخمی، فرشته و راهزن، غول، نیروی اهریمن، متکبرها، دکتر سایکلاپس، دختر بد، رودخانه سرخ، در اکلاهمای سابق، پسران کتی الدر، به دنبال مرد لاغر اشاره کرد.
یک نیمه سرخپوست ساده لوح با قاتلی بی رحم که به دنبال گرفتن انتقام مرگ پدر و مادرش دوست می شود و...
پس از آنکه یک کاروان حمل یک میلیون دلار طلا مورد سرقت واقع می شود، یک کاپیتان ارتش به یک مأموریت مخفی فرستاده می شود تا با کمک غیرمنتظره یکی از سارقین، شمش ها را بازیابی کند ...
"چارلی اندرسون" به همراه شش پسر، یک دختر و عروسش در مزرعه ای در ویرجینیا با آرامش زندگی می کند.او اجازه نمی دهد پسرانش به ارتش پیوسته و به جنگ داخلی بروند.در همین حین دخترش با یک گروهبان ارتش ازدواج می کند اما او به خط مقدم اعزام می شود و...
پسران "الدر" برای مراسم تدفین مادر خود به تگزاس بازمی گردند."جان الدر" یک تیرانداز شناخته شده بوده و دردسر همیشه همراه اوست.آنها تلاش می کنند مزرعه خود را از مردی که آن را در بازی از پدرشان برده پس بگیرند اما...
"هنری توماس" با قید وثیقه آزاد بوده و در شبها خواننده اصلی یک گروه موسیقی است. او توسط مادرخوانده خود تحت فشار است تا خوانندگی را رها کرده و به مدرسه بازگردد. همسر او به همراه دخترش به طور ناگهانی به شهر می آیند تا با او زندگی کنند و...
مسافران منطقه جنوب غربی در دهه 1870 درباره دادگاه یک قتل بحث کرده و هر کدام داستان متفاوتی در مورد این اتفاق بازگو می کنند...
"اتیکوس فینچ" وکیلی در شهری جدا افتاده از ایالت آلامابا سال 1930 است.او می پذیرد تا از جوان سیاه پوستی که متهم است به زنی سفید پوست تجاوز کرده دفاع کند.بسیاری از مردم شهر سعی می کنند او را از ادامه پرونده منصرف کنند اما او تصمیم گرفته ادامه دهد و ...
در لاس وگاس، یک گروه از مجرمان، قصد دارند که کامیون زره پوش مربوط به کازینو را در مسیر به بانک به سرقت ببرند که ...
داستان در مورد گروهی از دوستان است که در راه آهن کار کرده و ماه ها است که حقوق دریافت نکرده اند، از همین رو تصمیم میگرند به طریقی حساب خود را تسویه کنند و...
کلنل نیروی هوایی "شنون" مامور می شود تا "آنا" یکی از خلبانان خائن شوروی را اسکورت کند. او عاشق "آنا" می شود اما "آنا" نقشه دارد او را به شوروی تحویل دهد و...