ری کالینز (انگلیسی: Ray Collins؛ ۱۰ دسامبر ۱۸۸۹(1889-12-10) – ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۵(1965-07-11)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود. وی بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۵ میلادی فعالیت میکرد.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به همشهری کین، سه کلهپوک، به بهشت واگذارش کن، امبرسونهای باشکوه، بهترین سالهای زندگی ما، نشانی از شر، زندگی دوم اشاره کرد.
"هاوارد روارک" معماری آرمانگرا به دلیل ناهماهنگی طراحیهایش با تفکر موجود معماری از دانشکده اخراج می شود.او که به نظر کاری نمی تواند پیدا کند در نهایت نزد "هنری کمرون" مشغول بکار می شود.اما پس از چند سال "کمرون" از دنیا رفته و به "روراک" اخطار می کند...
دو دوست پس از پایان جنگ داخلی از ارتش مرخص شده و به خانه بازمی گردند.اما یکی از آنان در جنگ دچار آسیبهای روانی شده و رفتارهای خشونت آمیز از خود نشان می دهد در حالیکه دیگری تلاش می کند راهی برای کمک به دوستش پیدا کند...
ژنرالهای ارتش بر سر تصمیم برای اولویت بندی بمباران کارخانه های آلمانی که هواپیماهای جنگنده جدیدی تولید می کنند بحث و جدا می کنند...
دکتر 'لی جانسون' بعنوان پزشک ارتش در جنگ جهانی دوم حضور میابد و در روز اول کارش به چیزی بیشتر از یک احساس برمیخورد و ...
سَم کلایتون قلب مهربانی دارد و همیشه دوست دارد افرادی که به کمک نیاز دارند را حمایت کند. در حقیقت گاهی اوقات تا حدی به این حس هم نوع دوستی خود پاسخ می دهد که دیگر قادر نیست نیازهای اولیه ی خانواده ی خود را مهیا کند. مثلا نمی تواند برای خانواده ی خود...
"آنتونی جان" بازیگری است که زندگی اش به شدت تحت تاثیر شخصیتهایی که بازی می کند قرار دارد.دلیل جدایی همسرش "بریتا" نیز همین مساله است،اما او هنوز "آنتونی" را دوست داشته و با او کار می کند.وقتی او می پذیرد در "اتلو" بازی کند،با گذشت هر روز ذهن او بیشتر...
"سوزان ترنر" نوجوان که عاشق هنرمندی خوشگذران به نام "ریچارد ناگنت" است،مخفیانه وارد آپارتمان او می شود اما توسط خواهرش "قاضی مارگارت ترنر" پیدا می شود."ریچارد" که با احتمال زندان رفتن روبروست می پذیرد با او تا آرام شدن وضعیت رابطه داشته باشد و...
افسون Aesop تلاش می کند به کمک لئو پادشاه Croesus و مدیریت به عشق در راه است...
سه کهنه سرباز جنگ جهانی دوم به خانه خود در شهری کوچک باز می گردند اما متوجه می شوند که خود و خانواده هایشان به طرز غیر قابل جبرانی تغییر کرده اند..
رمان نویس "رچارد هارلند" در قطار نیومکزیکو با "الن برنت" آشنا می شود.آن دو عاشق یکدیگر شده و پس از مدتی با هم ازدواج می کنند اما عشق وسواس گونه "الن" نسبت به "ریچارد" زندگی آنها و همه اطرافیانشان را تهدید می کند...