ری کالینز (انگلیسی: Ray Collins؛ ۱۰ دسامبر ۱۸۸۹(1889-12-10) – ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۵(1965-07-11)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود. وی بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۵ میلادی فعالیت میکرد.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به همشهری کین، سه کلهپوک، به بهشت واگذارش کن، امبرسونهای باشکوه، بهترین سالهای زندگی ما، نشانی از شر، زندگی دوم اشاره کرد.
تیلدا، پیش از اینکه پدر و مادرش بخواهند پدربزرگ دوست داشتنی اش را بدلیل بیماری آلزایمر به خانه سالمندان بگذارند، تصمیم میگیرد او را به آخرین ماجراجویی اش ببرد، تصمیمی که خانواده اش را تا مرز از هم پاشیده شدن می برد…
این فیلم داستان «سه کله پوک» است به نام های «لری»، «مو» و «کرلی» که تلاش می کنند خانه دوران بچگی خود را پس بگیرند، اما این سه به طور اتفاقی درگیر توطئه قتلی می شوند و در آخر از یک نمایش تلویزیونی واقع نما سر می آورند و...
"رومن میگوئل" مامور اداره مبارزه با مواد مخدر مکزیک است که وقتی یک پیمانکار ساختمانی آمریکایی توسط بمبی در اتومبیلش کشته می شود به دنبال می رود. او در طرف آمریکایی مرز کشته شده است اما واضح است که بمب به طرف مکزیک کار گذاشته شده است. در نتیجه "رومن"...
یک سهامدار سهامدار در هیئت مدیره انحصاری یک میلیارد دلاری شرکت می کند.....
"گلن" ،"هال" و "سم" سه متهم فراری هستند که وارد خانه ای در حومه شهر شده و ساکنان آنرا وحشتزده می کنند و...
با وجود اعتقاد به داشتن ازدواجی موفق ، اعتماد زنی جوان به شوهرش پس از پی بردن به ماجرایی مرتبط به ابتدای ازدواجشان از بین می رود.....
سندیکای بزرگ تبهکاری وارد شهر شده و با رئیس تبهکاران شهر "نیک اسکنلون" همکاری می کند.اما دو مشکل اساس وجود دارد،اول اینکه "نیک" انسانی خشن بوده و ترجیح می دهد کارها را از روش خود پیش ببرد تا متدهای سندیکا و دوم "مک کوئیگ" تنها پلیس درستکار در شهر...
یکی از گله داران بزرگ پسری یتیم را بزرگ کرده و موجب تنفر پسر خود می شود.در حالیکه آن دو بزرگ می شوند،خشمش تبدیل به نفرت شده و در نهایت پسر واقعی برای برادر نانتی خود پاپوش درست می کند و...
"جین فالبوری" به عنوان یک لطف به خواهر بازیگرش "ابیگل" اجازه می دهد گروهی از بازیگران از انبار مزرعه اش برای بازی استفاده کنند.در عوض بازیگران و عوامل فیلم باید در کارهای مزرعه به او کمک کنند.پس از مدتی "جین" عاشق کارگردان فیلم "جو راس" می شود و...
زنی جوان و ساده لوح عاشق مردی خودش چهره می شود.اما پدر بدبین او تصور می کند آن مرد به دنبال ثروت دخترش است...