برونو کیربی (انگلیسی: Bruno Kirby ؛ ۲۸ آوریل ۱۹۴۹(1949-04-28) – ۱۴ اوت ۲۰۰۶(2006-08-14)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به پدرخوانده: قسمت دوم، ما فرشته نیستیم، دنی براسکو، صبح به خیر، ویتنام، خفتگان اشاره کرد.
خانواده ای یک موش جذاب و دوست داشتنی به نام"استوارت کوچک" را به فرزندی قبول می کنند.اما گربه خانواده می خواهد از شر او خلاص شود...
در سال 1978 اف بی ای مبارزه زیر زمینی علیه تشکیلات تبهکاران حرفه ای آغاز می کند. در این میان دانی براسکو ماموریت می یابد تا با نزدیک شدن به بنجامین لفتی که برای مافیا کار میکند اطلاعاتی بدست آورد. این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته گردیده است...
لورنزو، مايکل، جان و تامي، چهار دوست نوجوان ساکن محله ي هلز کيچن نيويورک که به طور اتفاقي باعث مرگ يک نفر شده اند، به دارالتأديب فرستاده مي شوند. نگهبانان دارالتأديب، از جمله شان نوکز آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذيت قرار مي دهند. با اين همه اين...
فیلم برداشتی از زندگی جیم کارول بازیکن بسکتبالی است که به دنیای وحشتناک اعتیاد به مواد مخدر وارد می شود...
«ميچ رابينز» (کريستال)، «اد فوريلو» (کربي) و «فيل برکوييست» (استرن) که هميشه تعطيلات سالانه شان را با هم مي گذرانند، امسال تصميم گرفته اند سوار بر اسب همراه با عده اي توريست ديگر و به راهنمايي «کرلي» (پالانس)، «جف» (سيکور) و «تي. آر.» (هالو)، گاوچرانان...
"کلارک کلوگ" مرد جوانی است که سال اول خود در مدرسه فیلمسازی نیویورک شروع می کند.پس از اینکه سارقی همه داراییهای او را سرقت می کند او با "کارماین" آشنا می شود.او پیشنهادی به "کلارک" می دهد که نمی تواند رد کند و...
سال 1977. «سلي آلبرايت» (رايان) و «هري برنز» (کريستال) هر دو از دانشگاه شيکاگو فارغ التحصيل مي شوند. اين دو طي يک دوره ي دوازده ساله، گه گاه، با يک ديگر برخورد مي کنند. تا اين که سرانجام «هري» به «سلي» ابراز عشق مي کند.
زنداني ايالتي نزديک مرز کانادا، سال 1935. «بابي» قاتلي روان پريش که قرار است اعدام شود، دو تبهکار خرده پا - «ند» (دنيرو) و «جيم» (پن) - را مجبور مي کند تا در برنامه ي فرار با او هم راه شوند. بعدتر در شهري کوچک «ند» و «جيم» به جاي دو کشيش اشتباه گرفته مي...
یک تصادف رانندگی کوچک، دو فروشنده رقیب را به مبارزه ای احمقانه و بزرگ رودرو در سال 1963 وادار می کند و...
سايگون، سال ۱۹۶۵. «ايدريان کرونوئر» (ويلياميز)، درجه دار نيروي هوايي، به عنوان مجري برنامه ي صبح در شبکه ي محلي راديويي نيروهاي مسلح، به ويتنام مي رود و خيلي زود (به جاي اطلاعيه هاي ارتش و موسيقي «مانتوواني») راک اندرول، طنزهاي قبيح و تقليد صداهاي...