درو بریمور (به انگلیسی: Drew Barrymore) (زاده ۲۲ فوریه ۱۹۷۵ در کالور سیتی، کالیفرنیا) تهیه کننده و هنرپیشه آمریکایی مطرح سینمای هالیوود است.
وی صاحب شرکت تهیه فیلم با نام فلاور فیلمز است و همراه با بازیگری به تهیه و تولید فیلم اشتغال دارد. وی در اوایل دهه هشتاد و از کودکی با بازی در فیلم ایتی که شاهکار سینمایی استیون اسپیلبرگ بود به معروفیتی جهانی دست یافت و راه خود را در فیلمهای پرهزینه و مطرح سینمای هالیوود باز کرد.
کیسی و مد دو جوان دبیرستانی عاشق هستند. بعد از اینکه کیسی اقدام به خودکشی می کند و پدر و مادرش او را به بیمارستان روانی می برند، این دو با هم فرار می کنند. در راه کیسی دچار مشکلات روانی می شود و...
شوالیه سیاه گاتهام سیتی با دو دشمن جدید روبرو می شود.هاروی دنت دادستان سابق شهر بتمن را مسئول حادثه ای که منجر به از دست دادن نصف صورتش شد می داند و باعث ایجاد موجی از ترس در شهر می شود.ادوارد نیگما نابغه کامپیوتر و کارمند سابق بروس وین نیز دشمن...
چهار زن تصمیم می گیرند غرب وحشی را رها کرده و برای زندگی بهتر به شمال بروند.اما شخصی از گذشته "کدی" قصد ندارد اجازه اینکار را بدهد...
Bill Nye در هر یک از قسمتهای این مجموعه به یک موضوع خاص در علوم فیزیک و شیمی و زیست شناسی مانند آب و هوا سلول زمین لرزه جاذبه و ..... می پردازد هدف اصلی این سریال علاقه مند کردن افراد به علوم مختلف می باشد.
یک نویسنده یک اتاق را اجاره میکند تا در آنجا کارهایش را انجام دهد اما یک هم اتاقی عجیب و غریب هم اتاقیش میشود...
نوجوانی جذاب با یک دانش آموز دبیرستانی دوست شده و خود را وارد زندگی خانواده ثروتمند او می کند و...
نوجوانی ناپدری خود را که پیش از این به او تجاوز جنسی کرده بود به قتل می رساند سپس دوست صمیمی خود را که پیش از این از زندان آزاد و اصلاح شده بود را به خدمت گرفت و دوباره به راه خلاف کشاند.....
"لاری لیوینگستون" یک روانشناس، سه سال بعد از طلاقش از یک مدل، آماده است تا تعهدی جدید را بپذیرد. او عاشق بیوه ای جوان به نام "بث" می شود که دو فرزند دارد. اما بث و بچه هایش هنوز درگیر سوگواری اند و لاری جادادن خود در این خانواده را مشکل می بیند...
دختری نوجوان و پدرش که در جاده های دور افتاده سفر می کنند، با تمام شدن بنزین خودروی خود مواجه شده و به یک تریلر که متعلق به قاتل سریالی خطرناکی است می روند...
لیزا ی ۱۱ ساله هیچ وقتی ندارد که با اسباب بازی هایه خود بازی کند و تمام زمان اون به مراقبت از خواهر و برادر و آشپزی برای مادرش میگذرد اما در شب کریسمس توسط جادوگر شهر از به شهر از میرود تا در آنجا بازی کند و خوش بگذراند...