بنجامین ادوارد «بن» استیلر (به انگلیسی: Benjamin Edward "Ben" Stiller) بازیگر، کمدین، کارگردان، صداپیشه و تهیهکننده آمریکایی است.
در ۳۰ نوامبر ۱۹۶۵ در نیویورک سیتی بدنیا آمد. پدرش جری استیلر و مادرش ان میرا از کمدینهای مشهور هالیوود بودند. پدر و مادرش جلوی پیشرفت او را در زمینههای هنری نمیگرفتند و همان طور که انتظار میرفت بن جوان راه والدینش را دنبال کرد. در کودکی و نوجوانی بعلت شهرت مادر و پدرش همیشه ستارهها را میدید و با خیلی از آنها در همان سالهای ابتدایی آشنا شده بود. او و خواهرش «امی استیلر» با پوشیدن لباسهای عجیب و غریب در خانه نمایش نامههای شکسپیر را اجرا میکردند. مدتی بعد این تفریح تغییر پیدا کرد و در ۱۰ سالگی بن تصمیم گرفت به آن طرف دوربین برود و با دوربین ۸ میلیمتری شروع به ساخت فیلم کرد. فیلمهای او داستان سادهای داشتند و بن معمولاً یک موضوع را دنبال میکرد آن هم انتقام بود!
چند ابرقهرمان تازه کار پس از تهدید شدن شهرشان توسط یک تبهکار خطرناک، تصمیم می گیرند وارد عمل شده و همه را نجات دهند...
یک گروه موفق دهه هشتادی برای اجرای برنامه در مراسم ازدواج یکی از اعضای گروه دور هم جمع می شوند. در مراسم ازدواج، یک استعداد یاب شرکت موسیقی حضور داشته و تصمیم می گیرد به آنها شانسی دوباره بدهد و...
گروهی از نوجوانان دبیرستانی سفید پوست با جمعیت سیاه پوستان هارلم درگیر می شوند و...
تد قرار بود با دختر محبوب مدرسه به مراسم رقص برود اما به دلیل حادثه ای عجیب که برای او اتفاق افتاد او به مراسم نرفت.سیزده سال بعد او متوجه می شود هنوز عاشق مری است به همین دلیل یک کارآگاه خصوصی استخدام می کند تا او را پیدا کند...
"جری" وارد رابطه ای مخفیانه با "مری" شده و این کارش سلسله ای از اتفاقات را کلید می زد که بر روی شرکای آنها "تری" و "بری" و شخصیتهای دیگر تاثیر می گذارد...
جری استال که به انتهای برنامه ترک اعتیاد خود نزدیک می شود، از کار خود در یک رستوران استعفا داده و با زنی جذاب به نام کیتی همراه می شود. آن دو به یک مسافرخانه رفته و او در مورد زندگی اش برای کیتی صحبت می کند و...
فیلم بزرگترین کارآگاه دنیا "دریل زیرو" و همکارش "استیو آرلو" را دنبال میکند که قصد دارند یگ پرونده پیچیده و مرموز باج خواهی را حل کنند...
"استیون کوواک" توسط دوست دختر خود از آپارتمانش بیرون انداخته می شود.او آپارتمان جدیدی پیدا کرده و با"چیپ" که برای نصب تلویزیون کابلی به خانه او آمده آشنا می شود و...
مردی جوان،همسرش و کارگرش برای پیدا کردن پدر و مادر واقعی او در طول کشور سفر می کنند و...
جو و لوسی هم اتاقی و بهترین دوستان یکدیگر هستند. لوسی که زندگی عاشقانه کسل کننده ای دارد، جو، که تا بحال حتی همسایه شان را ملاقات نکرده را متقاعد می کند که اگر ظرف یکماه رابطه عاشقانه پایدار نداشته باشند، از پل بروکلین پایین بپرند...