یوزف زومر (آلمانی: Maximilian Josef Sommer؛ زادهٔ ۲۶ ژوئن ۱۹۳۴(1934-06-26)) یک بازیگر سینما، و هنرپیشه اهل آلمان-ایالات متحده آمریکا است.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به هری خبیث، مردان ایکس: آخرین ایستادگی، مرد خانواده، تهاجم، سایهها و مه، غیبت مالیس، هیشکی احمق نیست ، شفت اشاره کرد.
"سالی" مردی شصت ساله که به صورت پاره وقت کار می کند،در زندگی اش همیشه از مسئولیت پذیری دوری کرده است.او سالهاست به همسر سابق خود حرف نزده،در یکی از اتاقهای خانه معلم کلاس هشتم خود زندگی می کند و به "توبی" زنی متاهل که نصف او سن دارد علاقه ای دارد.یک...
داستان فیلم درباره زوج خوشبختی است که دوست دارند بچه داشته باشند. "تریسی" به نوزادان آموزش می دهد و "اندی" استاد کالج است. هیچ چیز دیگر مثل قبل نمی شود وقتی "تریسی" توسط "جد" به بیمارستان برده می شود و تحت عمل جراحی قرار می گیرد...
یک وکیل خودخواه که بخاطر رانندگی در حال مستی به خدمات اجتماعی محکوم شده است، باید یک تیم هاکی جوانان نه چندان حرفه ای را مربیگری کند...
لویی و کورنی زندگی مشترک خوبی دارند. در اولین سالگردشان، لویی کشته می شود. او به عنوان الکس فینچ به زندگی بازگشته و 20 سال بعد دست سرنوشت او و دختر لویی را سر راه هم قرار می دهد و...
برادوی هرگز روشن تر نبود و هرگز بلندتر از شب سال نو ، 1928 ، زمانی که هر اتفاقی می توانست رخ دهد ، بلند نمی شد. یک داستان کوتاه چهار قسمتی موزیکال با بازی مادونا ، جنیفر گری و مت دیلون.
زندگی یک کشیش دگرگون میشود زمانی که قاتل زنجیرهای به قتل کشیشها و راهبهها در برابر او اعتراف میکند…
ساموئل لپ پسری جوان در هنگام سفر با مادر خود ریچل در فیلادلفیا شاهد قتلی می شود.جان بوک یک پلیس خوب که با آنها برای مخفی شدن از دست آدمکشها به یک مخفیگاه می رود.احساس و علاقه جان با مادر پسر باعث تغییر زندگی او می شود...
یک پسر جوان، در حالت سرگردان پیدا می شود و او هیچ خاطره ای از خودش به یاد ندارد و نمی داند چه کسی است. یک خانواده او را به خانهشان راه می دهند و با کنار هم گذاشتن سرنخ ها کمکش می کنند تا راه خانه اش را پیدا کند. در همین حین، آنها متوجه قدرت های خارق...
کریس لوید (مت دیلون) هیچ وقت با شیوه کار کردن پدرش والتر (جین هکمن) کنار نمیآید. او فکر میکند پدرش میترسد روش های جدیدی را امتحان کند و همیشه کارها را از راه خسته کننده انجام میدهد. اما وقتی مادرش در اروپا دزدیده میشود اون دست و پای خودش را گم...
اوکلاهما، اوایل دهه ی 1970. «کارن سیلک وود» (استریپ) در کارخانه ی تولید پلوتونیوم کر – مگی کار می کند که تنها صنعت در شهر محل زندگی اش است. پس از چندی «کارن» در معرض رادیو اکتیو قرار می گیرد و مسموم می شود. او تصمیم می گیرد با خبرنگار «نیویورک تایمز»...