ادوارد هرمن (انگلیسی: Edward Herrmann) (متولد ۲۱ ژوئیه ۱۹۴۳ درگذشت ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴(2014-12-31)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۱۹۷۱ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بودهاست.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به هوانورد، سرخها، سنگدلی تحملناپذیر و آب را نخورید اشاره کرد.
شصت و پنج سال پس از اینکه قاتلی نقابدار ساکنان شهر کوچکی را به وحشت می اندازد، قتلهایی دیگر آغاز می شوند. آیا قتلها کار یک مقلد است یا چیزی شیطانی در جریان است؟
"پیتر" زندگی خوبی دارد و در فروشگاههای زنجیری در حال ورشکستگی کار می کند.وقتی رئیس جدید او "سوزان" خود را نشان می دهد زندگی او دچار تغییر می شود.ناگهان پول و موقعیتهای خوب سر راهش پیدا می شوند اما همه چیز یک قیمتی دارد و...
این بار سگ ها شما را در این فیلم به سمت مصر باستان می برند و داستان های جالبی را می آفرینند که …
در دنیای مدرن،بودن "زن شگفت انگیز" بسیار پیچیده است."دایانا" زندگی سهگانه ای را دارد.مبارزه کردن با جرم و جنایت در جرم و جنایت به عنوان "زنشگفت انگیز" یکی از آنهاست...
این فیلم داستان حماقت های انسانی است که توهم موفقیت دارد و با اعتماد به نفس کاذبش همه چیز را به هم می ریزد! بوکی فروشنده ای معمولی است که خیلی اتفاقی می فمهد روزگاری پدر و مادرش در فیلمی بازی کرده اند. او تصور می کند که مسیرش قدم جای پای پدر و مادرش...
یک فاجعه زیست محیطی جهان را تهدید می کند که فلیپ میخواهد با یک کشیش کلیسا از این …
موضوع فیلم در رابطه با یک وکیل دادگستری می باشد که به هیچ عنوان به ارواح اعتقاد ندارد. او برای انجام کاری باید به عمارتی خالی از سکنه برود و پس از گذشت مدت اندکی اتفاقاتی برایش رخ می دهد که ...
هنری مردی با پنج یا شش همسر است. بسته به اینکه چگونه بشمارید! هنری پیش ازاین پنج بار ازدواج کرده و از هر پنج همسر خود جدا شده است و اکنون در آستانه ازدواج دیگری قرار دارد. اما بخت با او یار نیست و از دنیا می رود. اکنون هر شش همسر وی می خواهند هنری را با...
این فیلم کمُدی به ما نشان می دهد که عشق، هیچ ربطی به "کامل و بی نقص" بودن فرد ندارد و ممکن است میان هر دو آدمی با هر نوع ظاهر و سلیقه به وجود آید. اَندرسون پس از اینکه دختر رویاهایش را از دست می دهد، خیال می کند دیگر هرگز عاشق نخواهد شد. اما با اصرار...
دختری خوشگذران و زیبا در سال 1965،ردکلیف را به مقصد نیویورک تبدیل می کند تا تبدیل به "هالی گولایتلی" شود.او با هنرمند جوانی به نام "اندی وارهول" آشنا می شود."اندی" به او قول می دهد او را تبدیل به ستاره ای کند که همیشه آرزویش را داشته...