مل کالم کیل جرارد گیبسون (به انگلیسی: Mel Colm-Cille Gerard Gibson) (زادهٔ ۳ ژانویهٔ ۱۹۵۶) بازیگر، کارگردان و تهیهکنندهٔ استرالیایی-آمریکایی است. او در سال ۱۹۹۵ میلادی، برای فیلم شجاعدل موفق به دریافت دو جایزه اسکار بهترین کارگردانی و اسکار بهترین فیلم از سوی آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک شد. وی همچنین برای این فیلم کاندیدای بفتای کارگردانی نیز شد. مل گیبسون علاوه بر حرفهٔ بازیگری و کارگردانی، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و دوبلور نیز میباشد.
"توماس کراون" به عنوان یک کارآگاه جنایی در مورد مرگ دختر خود تحقیق می کند.او نه تنها زندگی مخفیانه او، بلکه یک توطئه دولتی را آشکار کرده و با ماموری که قصد دارد مدارک را نابود سازد روبرو می شود...
Porter توسط همسرش و بهترین دوستش تیر می خورد و آن ها او را ترک می کنند. اما او وقتی زنده از این قضیه بیرون میاد نقشه ی انتقام میچینه!
"دن دارک" نویسنده ای است که از بیماری پوستی رنج می برد و روی تخت بیمارستان دچار توهماتی می شود که...
حلقه های اسرارآمیزی که در مزرعه یک خانواده پدیدار شده اند،واقعیتی بسیار هولناک را در پی دارند که اعتقادات پدر خانواده را مورد آزمایش قرار می دهد...
اواخر سال 1965، در ويتنام، «سرهنگ دوم هال مور» (گيبسن) مأموريت يافته تا در دره ي درانگ حملاتي را رهبري کند. اما ديري نمي گذرد که «مور» و سربازانش در محاصره ي دو هزار نفر از نيروهاي دشمن قرار مي گيرند...
"راکی خروسه" و "جینجر مرغه" که با مرگ قری الوقوع و زندگی سخت در مزرعه مرغی که زندگی می کنند روبرو هستند، تصمیم می گیرند علیه "آقا و خانم تویدی" شرور و صاحبان مزرعه دست به شورش بزنند. آنها مرغهای دیگر مزرعه را در فراری بزرگ از مزرعه نفرین شده هدایت می...
در ایالت کارولینای جنوبی در قرن ۱۸، «بنجامین مارتین» (مل گیبسون) ۷ فرزند دارد. «گابریل» فرزند بزرگ او به نیروی ارتش آمریکا بر خلاف میل و افکار پدرش در مورد جنگ می پیوندد. گابریل پس از زخمی شدن در نبرد به خانه برمی گردد. درجنگ کارولینای جنوبی در سال...
«نيک مارشال» (گيبسن) در يک آژانس تبليغاتي کار مي کند و مردي زن ستيز است و همسر سابق و دختر و مستخدمه اش از دست او شاکي اند. شبي، «نيک» با ماشين تصادف مي کند، اما صبح روز بعد در مي يابد توانايي خواندن فکر زنان را پيدا کرده است. «نيک» ابتدا هراسان مي...
مرکز شهر لس آنجلس، سال ٢٠٠١ . مرد جوان کودک واری به نام تام تام از بالای هتل میلیون دلاری به قصد خودکشی پایین می پرد و در حین سقوط، حوادث ١٤روز اخیرش را تعریف می کند که با مرگ یکی از ساکنان هتل به نام ایزی گولد کیس (که از نقطه دیگری پایین پریده) شروع...
«پورتر» (گيبسن) را دوستش، «وال» (هنري)، به جريان سرقتي مي کشاند. همه چيز به خوبي و خوشي سپري مي شود تا اين که «لين» (اونگر)، همسر «پورتر»، از پشت به «پورتر» شليک مي کند. در واقع پس از آن که «وال» عکس «پورتر» را هم راه زني ديگر (بلو) به «لين» نشان مي دهد،...