کایجی بزرگترین ماجراجویی زندگی خود را تجربه می کند. او با چهار بازی مختلف روبرو می شود و ...
بلیچ ماجراهای پسری دبیرستانی به نام ایچیگو را دنبال میکند که توانایی دیدن ارواح را دارد. زندگی وی پس از برخورد با یک شینیگامی یا روح مرگ به کلی دگرگون میشود. او پس از بدست آوردن قدرتی عجیب میتواند از شهر کاراکورا در مقابل نیروهای پلید محافظت...
یک کارشناس محیط زیست در حال تحقیق بر روی اینکه آیا دو مرگ ناشی از مسمومیت با سولفید هیدروژن یک تصادف است یا قتل. در این بین او با زن جوانی دیدار می کند که باعث آغاز یک رمز و راز علمی می شود...
در سالهای تجدید امپراطوری در مرکز ژاپن، یک مار ابرقدرتمند که هر سیصد سال پدیدار می شود در حال ظهور مجدد است. ماری که پیام آور بحران و فاجعه است. با این حال سه قائم مقام یک معبد محلی با نیروهای دیگر متحد می شوند تا جلوی این مار را بگیرند...
مانجی انتقام خواهر خود را که جلوی چشمانش به قتل رسیده بود از قاتلان میگیرد. اما این انتقام باعث میشود روحش تسخیر شده و به نفرین ابدیت دچار شود. مانجی برای آزادسازی روح خود مجبور است به رین کمک کند تا انتقام پدر و مادرش را از ایتوریو بگیرد و…
Takashi Aoyama یک انسان سرخت از لحاظ کاری و روحی و روانی هست. او در ایستگاه راه آهن با شخصی اشنا میشود که شخصیت عجیبی دارد و…
"تاکاتوشی" یک دانشجوی هنر است که در دانشگاهی واقع در شهر کیوتو مشغول به تحصیل می باشد. او در قطاری که هر روزبرای رفتن به دانشگاه سوارش می شود با دختری به نام "امی فوکوجو" برخورد میکند و در نگاه اول عاشقش می شود. آنها پس از آشنایی، شروع به قرار گذاشتن و...
هجده ماه پس از وقایع نسخه اول، دولت قانون بهبود اوضاع رسانه را تصویب می کند و این بار جنگ میان گروه های بهبود و Library صورت می گیرد. گروه Library با هرگونه سانسور مخالف است و بر آزادی بیان پافشاری دارد...
"نیناکو" به "رن" اعتراف می کند که عاشقش است، اما "رن" دست رد به سینه او می زند، زیرا او یک دوست دختر دارد. آنها با هم عهد می بندند که فقط بعنوان یک دوست کنار هم بمانند. افراد زیادی به "نیناکو" می گویند که دوستش دارند، اما او همه آنها را رد می کند. آیا...
"می تاچیبانا" همیشه تنهاست و زندگی اش را هر روز با مسخره شدن توسط دوستانش پشت سر می گذارد! ولی یک روز به خاطر یک سوتفاهم با پسری به اسم یاماتو کوروساوا که محبوب ترین پسر مدرسه است، آشنا میشود و از آن روز "یاماتو" خودش را دوست "می" می داند و سعی میکند...