اریرک رومر (به فرانسوی: Éric Rohmer) (زادهٔ ۲۰ مارس ۱۹۲۰ - درگذشتهٔ ۱۱ ژانویه ۲۰۱۰) کارگردان نامی موج نو فرانسوی بود.
اریک رومر با نام اصلی موریس هنری در سال ۱۹۲۰ در شهر نانسی فرانسه در خانوادهای کاتولیک به دنیا آمد، بعدها به پاریس نقل مکان کرد و ابتدا به تدریس ادبیات فرانسه و سپس روزنامهنگاری پرداخت. رومر در سال ۱۹۴۶ اولین و تنها رمان خود با عنوان «الیزابت» را منتشر کرد. اریک رومر بعدها با ورود به عرصه نقد سینمایی قدم به جهان فیلم و سینما گذاشت. او در دو نشریه سینمایی فعالیت داشت.
فیلم داستان رابطه عاشقانه بین یک چوپان و زنی دیگر و عواقب عشق ممنوعه آنها است...
فرانسه،سالهای 1936 و 37.جبهه محبوب مردم انتخابات را برنده می شود و جنگ داخلی اسپانیا آغاز می شود."فئودور وروونین" ژنرالی بیست ساله که در واحد سفید ارتش روسیه معاون است به زودی جایگزین ژنرال سالخورده "دوبریسنکی" می شود.همسر یونانی او که از سیاست دوری...
در زمان انقلاب فرانسه یک نجیب زاده اسکاتلندی به همراه معشوق سابقش،دوک اورلئان،خود را در طرفهای مخالف درگیری می بینند...
"ماگالی" چهل و پنج ساله تولید کننده آبجو در جنوب فرانسه است.او همسر خود را از دست داده و بهترین دوستش "ایزابل" تصمیم می گیرد برای او یک همسر جدید پیدا کند.او در روزنامه محلی آگهی داده و "جرالد" را پیدا می کند.نهایتا در عروسی دختر "ایزابل" او با "جرالد"...
مردی به نام "گاسپارد" به شهری ساحلی می رود تا با "لنا" دختری که تصور می کند عاشقش است ملاقات کند. پس از مدت کوتاهی او با پیشخدمتی به نام "مارگات" برخورد می کند. او مدت زیادی را با "مارگات" سپری کرده و درباره احساسش نسبت به "لنا" با او صحبت می کند اما نسبت...
فیلم داستان زنان و مردان جوانی است که در پاریس با هم آشنا شدن و پس از سپری کردن دوران عاشقانه ای از هم جدا می شوند...
در سال 1992،شهردار سوسیالیست یک شهر کوچک در فرانسه با کمک روابط خود در پاریس بودجه لازم برای تاسیس یک مرکز چندرسانه ای بدست می آورد.اما حزب سوسالیست در انتخابات اکثریت خود را از دست می دهد و...
"فیلیس" و "چارلز" تعطیلاتی عاشقانه را گذراندند. به دلیل اشتباهی در آدرس آنها ارتباطشان را از دست می دهند و پنج سال بعد در زمان کریسمس "فیلیس" به همراه مادر و دخترش در پاریس زندگی می کند...
"جین" یک استاد فلسفه روشن فکر است.نامزد او از خانه رفته و او که نمی خواهد در خانه او بماند دعوت "ناتاشا" را قبول می کند تا در اتاق خواب پدرش "ایگو" که همیشه با دوست دختر جوان خود "ایو" است بماند."ناتاشا" به او داستان یک گردنبند گمشده و شک او به "ایو" را...
در حومه پاریس، کارمندی جوان، با لئا، دختری که سرزنده تر از آنچه به نظر می آید است دوست می شود. اما بحرانی احساسی در این میان پدید می آید...