سر آلفرد جوزف هیچکاک (به انگلیسی: Alfred Hitchcock) (زاده ۱۸۹۹ - درگذشته ۱۹۸۰) کارگردانی بریتانیایی که فعالیت عمدهاش در ایالات متحده آمریکا بوده است. هیچکاک بیشتر در زمینه فیلمهای معمایی و دلهرهآور فعالیت داشت. هیچکاک طی شش دهه، در ساخت بیش از پنجاه فیلم شرکت داشت (از فیلمهای صامت تا فیلمهای تکنیکالر) و تا به امروز به عنوان سرشناسترین و محبوبترین کارگردان فیلمهای سینمایی شناخته میشود.[نیازمند منبع] از فیلمهای معروف او میتوان به سرگیجه، پنجره پشتی، شمال تا شمال غربی، روانی، بدنام، ربهکا و پرندگان اشاره کرد. او در سال ۱۹۵۶ تابعیت ایالات متحده آمریکا را پذیرفت. مجله مووی میکر (فیلمساز) هیچکاک را تاثیرگذارترین فیلمساز همه دورانها معرفی کرد، و اکثریت قریب به اتفاق، او را یکی از مهمترین هنرمندان تاریخ سینما میشناسند.نشریه معتبر سینمایی سایت اند ساوند آلفرد هیچکاک را، بهترین کارگردان تمام ادوار سینمای انگلستان معرفی کرده است.مجله سینمایی توتال فیلم او را بزرگترین کارگردان سینمای جهان در تمام دورانها برگزید.در نظر سنجی بنیاد فیلم آمریکا ۴ فیلم آلفرد هیچکاک به نامهای سرگیجه، روانی، شمال با نورثوست و پنجره پشتی در فهرست ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ قرار گرفتند.
داستان درباره یک جاعل حرفه ای و دوست پسر و راننده تاکسی اش است که وقتی در جستجوی شخصی گمشده در نیویورک هستند با آدم ربایانی سریالی مواجه می شوند...
لندن بر اثر يک سري «قتل با کراوات» در وحشت فرو رفته است و افسر سابق نيروي هوايي، «ريچارد بليني» (فينچ) گناهکار شناخته مي شود... اما او قاتل نیست.
سال ۱۹۶۲. پس از فرار یکی از مأموران عالیرتبه شوروی به آمریکا، "مایکل نوردستروم" (فورسایت)، مأمور مخفی آمریکائی برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نقش روسها در کوبا، از دوست جاسوس فرانسویاش، "آندره دورو (استافورد، میخواهد که با منشی "ریکوپارا...
پروفسور "مایکا آرمسترانگ" به همراه دستیار و نامزد خود "سارا شرمن" برای شرکت در کنفرانسی عازم استکهلم می شوند."مایکل" قصد دارد مدتی را در آنجا بماند و "سارا" باید به خانه بازگردد.اما "سارا" او را تعقیب کرده و متوجه می شود او به سمت آلمان شرقی می رود...
"مارک" با "مارین" زنی که یک سارق معمولی با سلسله مشکلات روانی است ازدواج می کند.او سعی می کند به "مارین" کمک کند تا مشکلاتش رفع شود اما...
كاليفرنيا. در منطقه اى ساحلى، دسته هاى پرندگان از گونه های مختلف که رو به ازدیاد هستند، به مردم شهر حمله مى كنند...
«ماریون کرین» (لى) به امید تسهیل کار ازدواجش با «سام لومیس» (گاوین)، پولهاى کارفرمایش را میدزد و از شهر محل سکونتش خارج میشود و بین راه در «هتل بیتس» به دست جوانى به نام «نورمن» (پرکینز) که هتل را اداره میکند، به قتل میرسد...
یک مدیر اجرایی شرکت تبلیغاتی در نیویورک توسط گروعی خارجی با مامور دولتی اشتباه گرفته می شود. او توسط این گروه در طول کشور تعقیب می شود، در حالی که در تلاش است راهی برای زنده ماندن پیدا کند ...
پلیسی در یک تعقیب و گریز بروی پشت بام های سان فرانسیسکو کشته می شود و باعث مرگ، کارآگاه اسکاتی فرگوسن است. وی از ارتفاع بشدت می ترسد. او که دچار عذاب وجدان شده است از تشکیلات پلیس بیرون می آید و برای آرامش یافتن به محبوبه اش میچ روی می آورد. میج سعی...
« دكتر بن مكنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) كه همراه پسر كوچكشان براى گذراندن تعطيلات به مراكش رفتهاند ، شاهد قتل يك مأمور مخفى فرانسوى مىشوند كه پيش از مرگش به « بن » مىگويد جاسوسان مىخواهند يك سياستمدار خارجى را در آلبرت هال بكشند ....