گو ونتونگ، مرد میانسالی که تنها زندگی می کند، در محل کار با عکاس جوان اویانگ ونهوی آشنا شد. به طور تصادفی، گو ونتونگ محل اختفای پدرش را که بیش از چهل سال با او از دست داده بود، آگاه شد. تشویق اویانگ ونهوی، گو...
هه هیو و جی مون دوستان بسیار خوبی در کالج بودند و در نهایت پس از عاشق شدن راه خود را ادامه دادند. از آن زمان تا به حال همدیگر را ندیده اند و از آنها چیزی نشنیده اند.
در جائی نزدیک مرز مغلوستان و چین، هونگای به همراه فرزند و همسرش زندگی می کند. بر حسب وظیفه، او نهال درختان مختلفی در بیابان می کارد. پس از سفر همسرش به بیمارستانی در پایتخت، او از تنهایی روی به مشروب می آورد. روزی او با یک فراری از کره شمالی و پسر او...