سال ها پیش زاروک بچه داخل قنداق یک خانواده رو میدزده و باعث به وجود اومدن درد و رنج های زیادی میشه . چند سال بعد از این قضیه ، زاروک یک فرصت برای رهاشدن از این عذاب وجدان پیدا میکنه و برای دزدیدن دوباره زلیش و برگردوندن به خانواده اصلیش دست به کار...
چیچک دختری که از روزمرگی ها فرار میکنه و دنبال یه اتفاقیه که به زندگیش رنگ و بوی دیگه ای بده و برای همین شروع به دست انداختن استاد جدیدشون میکنن ولی شوخی شوخی واقعا عاشق استادشون میشه ولی همونطور که از نگاه اول استاد مشخصه چهره ی چیچک بسیار برای...
سلطان محمود که در بین مردم رفته بود با معلم سفارت روسیه “آنا”، روبرو میشه..آنا میخواد بره اونور دریا و فکر میکنه سلطان محمود قایقرانه و سوار قایق اون میشه.. سلطان محمود وقتی میفهمه آنا معلمه ازش میخواد بیاد قصر و به بچه هاش درس بده..آنا وقتی این...
ما اینیم (ما اینطوری هستیم) داستان یک گروه دوستانه است که بعد از سال ها دور هم جمع میشوند. این دوستان که دوران بچگی و جوونی خودشون رو با هم گذروندن و بعدها راهشون از هم جدا شده، با شنیدن خبر مریضی نزیحه که همگی در دست اون بزرگ شدن به دیدنش میان و بعد...
داستان دو غریبه که در قطار آنکارا به ازمیر با هم آشنا میشوند. این دو که شخصیت و خصوصیاتی کاملا متفاوتی از هم دارن، در ابتدا مدام بحث و جدل میکردن ولی به مرور زمان که بیشتر با هم وقت میگذرونن یک نوع جاذبه بینشون ایجاد میشه و با حرف هایی که بینشون رد و...
داستان از اونجا شروع میشه که قراره برای برادرشوهر سلطان زن بگیرن، سلطان با حسادت ها و زبون نیش دارش بالاخره باعث شکل گرفتن یک جنگ تمام عیار بین جاریش و خودش میشه و این جنگ به صورت چشم و هم چشمی رفته رفته بزرگ تر و بزرگ تر میشه و زندگی همه رو تحت...
دنیز نویسنده است که انتشار آخر کتابش تحسین عمومی و منتقدین رو به همراه دارد.. این کتاب خانوادگی شرح حال خانواده و دوستانش است.. دوست دنیز روز ارهان از لندن به استانبول می آید ولی دنیز ناپدیدمیشود...
در دیداری که قرار بود بین دو خانواده آشتی برقرار کند، "هسمت"، پسر بزرگ قبیلیه "آیاز" شلیک می کند. برای مراقبت از خود و خانواده اش، او بزرگ خانواده رقیب را کشته و به لندن فرار می کند و...
مرد جوانی متوجه میشود که دارای قدرتی ویژه است. اکنون لازم است تا یاد بگیرد چگونه از نیروهایی که دارد استفاده کند تا از استانبول و تمام بشریت در مقابل نیروهای تاریکی که میخواهند دنیا را به نابودی بکشانند محافظ کند. در این راه هیچ انتخاب دیگری ندارد...
در سن 35 سالگی ، اجه دستیار مدیر کل شرکتی است که پوشک بچه تولید می کند. رابطه خوشبختی با معشوقش آلپردارد. به دلایل اجه ، آنها نمی توانند ازدواج کنند. در همین لحظه ، روزگار 10 ساله ، عضو باند ضربتی که به طور غیر منتظره وارد زندگی آنها می شود ، همه چیز را...