پس از سوء قصد نافرجام به جان کمال خان، او با الماس “چشم شیطان” که به مالکش قدرت میدهد، ناپدید میشود. برادرش صمصام الدوله کارآگاهی به نام محمود خان را برای یافتن او مأمور میکند. محمود خان به اصفهان میرود و با سولماز و خالهٔ او و شوهر خاله اش...
رفتار و شوخی های فرشته، دانشجوی باهوش رشته ی ادبیات، موجب سوء تفاهم برای مسئولان دانشكده می شود. آن ها او را از تحصیل معلق می كنند. برادرش عباس، كه به كار با كامپیوتر علاقه دارد، به او توصیه می كند كه كاری پیدا كند. فرشته در یك شركت انتشاراتی مشغول...
قدیر ظفرلو صاحب یك شركت مضاربه ای جهت تهیه ویزای سفر برای دخترش فرشته، او را به عقد راننده خود امیر درمی آورد. ملوك همسر اول قدیر، امیر را در جریان قرار داده و امیر نیز از خروج فرشته جلوگیری می كند. فرشته كه برای رهایی خود به منزل پدرش رفته بود با...
لیلا و رضا در یك مراسم شله زرد پزان همدیگر را می بینند. چندی بعد با هم ازدواج می كنند و بعد از مدتی زندگی متوجه می شوند كه لیلا نمی تواند فرزندی به دنیا بیاورد. آن ها درمان های متعدد و آزمایش های گوناگونی را دنبال می كنند اما همه بدون نتیجه می ماند. در...
دو دوست در قبائل تركمن، عاشق خواهرهای یكدیگر هستند. پدر یكی از آن دو بیست سال قبل بطور مرموزی به قتل رسیده است. راز قتل را تنها پیرمرد آوازه خوانی می داند كه مدتهاست قبیله را ترك كرده و در گوشه ای از صحرا زندگی می كند. زن شوهر مرده به ازدواج پسرش...
«مرضیه» زنی است مقاوم كه باید علیه بدیها بجنگد. شوهرش در بوسنی شهید شده است و او تنها با دو فرزند خردسال و مادر داغدار خود زندگی میكند. پدر شوهرش از آمریكا بازگشته است تا آنها را با خود به آمریكا ببرد و حال «مرضیه» یا باید در وطن بماند و در كنار...
مردی جوان كه تحصیلات خود را در رشته ی نقاشی به پایان رسانیده است پس از بازگشت به روستای خود به خانه ای قدیمی و متروك پناه می برد تا به دور از سر و صداها داستانی را كه دغدغه ی سال های جوانی او بوده است به پایان برساند؛ اما با هر بار بازنویسی شخصیتی...
مسعود كه خارج از كشور است خواهرش را در ایران درگیر یك معامله ی غیرقانونی ارزهای تقلبی می كند و خواهرش سرقرار حاضر می شود اما با درگیر شدن پلیس با دلالان ارزهای تقلبی، خواهر مسعود كشته می شود و مریم دخترخواهر مسعود همسرش امیر را كه یكی از افراد پلیس...
چند نفر تهرانی ـ كه فقط یكی از آنها در فیلم دیده می شوند، به روستای سیاه دره در كردستان می روند. روستائیان تصور می كنند كه آن ها برای یافتن گنج آمده اند و مرد اصلی گروه نیز بدش نمی آید كه مردم چنین تصوری داشته باشند. تنها چیزی كه در او و دوستانش دیده...
یزدان، رزمنده اسیری كه تركشی در مغز دارد، هنگام فرار تیر می خورد و پایش آسیب می بیند. پروانه كه به یزدان علاقه مند بوده، به گمان مفقودالاثر بودن او و با اصرار والدینش، با جوان متمولی به نام فرهاد قرار ازدواج می گذارد. اصرار والدین پروانه به دلیل...