بطور ناگهانی اتفاقاتی برای روستای کمیز رخ می دهد. یک اسب سوار دختران این روستا را می دزدد. او فردی حیله گر و باهوش ، بیرحم و نترس است. نه چیزی از عشق و نه چیزی از دوستی می داند. او فقط بدنبال یک چیز است که به اربابش خدمت کنند. اون به راحتی دشمنانش را...
در سال 1946،سربازی صاحب یک فرزند می شود اما پیش از به دنیا آمدنش کشته می شود.در سال 1952،مادر و کودک در قطار با سربازی آشنا می شوند.آنها خود را به عنوان یک خانواده معرفی کرده و به یک خانه می روند.در این حین او به پسر درسهایی از زندگی می دهد و...