ونسا آن هاجنز (انگلیسی: Vanessa Anne Hudgens; متولد ۱۴ دسامبر ۱۹۸۸) خواننده و بازیگر اهل ایالات متحده آمریکا است.
او با ایفای نقش گابریلا مونتز در مجموعهٔ دبیرستان موزیکال توانست به شهرت جهانی دست یابد. او همچنین در بسیاری از فیلمها و مجموعههای تلویزیونی شبکه دیزنی شرکت داشته و اولین اجرای مشهور خود را با بازی در فیلم سیزده انجام داد. اولین آلبوم موسیقی او به نام وی در ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۶ عرضه شد. آلبوم به بیلبورد ۲۰۰ راه یافت و رتبه ۲۴ را از آن خود کرد، که بعداً به گواهینامهٔ طلا رسید. دومین آلبوم هاجنز به نام «شناساییشده» در روز اول ژوئیهٔ ۲۰۰۸ در آمریکا عرضه شد. در سال ۲۰۰۹، در فیلم «بندسلم» به عنوان Sa5m ظاهر شد که توانست موفقیت چشمگیری به دست آورد و از طریق سهگانهٔ دبیرستان موزیکال و دوستی با زک افران به شهرت جهانی رسید.
مایا زنی 40 ساله و کارمند یک مرکز خرید است که تلاش میکند هوشمندی خودش را در معاملات کلان به اهالی خیابان مدیسون اثبات کند و…
در هفته پایانی کریسمس، جابهجایی یک دختر اشرافی با یک دختر عادی که از نظر چهره شباهت زیادی با یکدیگر دارند، منجر به اتفاقات غیر منتظره میشود…
زندگی چند خانواده با ماجراها و بازیگوشیهای سگهایشان، در هم پیچیده میشود و…
سریال Powerless داستان امیلی را روایت میکند، یک دختر جوان که در اداره بیمه کار میکند و وظیفهاش تخمین زدن خسارات به بار آمده از سوی ابرقهرمانان و آدمهای شرور است، کسانی که فکر میکنند این شهر، میدان جنگ آنهاست. امیلی و همکاراناش شاید هیچ...
دو دانش آموز دبرستانی به نام های دنی و سندی پس از گذراندن یک تابستان عاشقانه، به طور غیرمنتظره زمانی که سندی به Rydell High منتقل میشود دوباره به هم ملحق میشوند. اما در آنجا دختری بنام ریزو و گروهش تلاش دارند دل دنی را به دست آورند...
در شهر دیلفور، انسان ها، خونآشامها و زامبیها در صلح و صفا کنار یکدیگر زندگی میکردند، تا زمانی که آخرالزمان بیگانگان فرا میرسد. حال سه نوجوان، یکی انسان، یکی خونآشام و دیگری زامبی می بایست چاره ای بیاندیشند تا از شر بیگانگان خلاص شوند.
یک پلیس منطقه آلاسکا با زنی جوان که از چنگ "رابرت هنسون" یک قاتل سریالی گریخته است همکاری می کند.فیلم بر اساس اتفاقات واقعی ساخته شده است...
دختری نوجوان و باردار از دستان مادر بی رحم خود فرار می کند تا پدر خود را پیدا کند. اما پس از طرد شدن توسط پدر خود آواره خیابانها می شود تا اینکه غریبه ای مهربان راهی امیدوار کننده به او پیشنهاد می کند...
دختری توسط ناپدری سنگ دلش که قصد تصاحب اموال او را دارد به یک تیمارستان فرستاده می شود. او در آنجا و در عالم خیال به همراه چهار نفر دیگر به موجوداتی وحشت انگیز مواجه می شود. به نظر می رسد اتفاقات عالم خیال می تواند بر عالم واقعی تاثیر بگذارد و بتواند...
داستان درباره نوجوانی است که برای پیدا کردن عشق واقعی به اهریمنی زشت تبدیل میشود...