ژوئن (به فرانسوی: Juin) یا جون (به انگلیسی: June) ششمین ماه سال میلادی در گاهشمار ژولینی و گاهشمار گریگوری است و یکی از چهار ماه ۳۰ روزهٔ سال است. اووید شاعر رومی، در چکامههایش برای نام ژوئن، دو ریشه آورده است: نخستین آن یونو (juno)، خدایگان رومی و همسر ژوپیتر است که هم ردیف هرا خدایگان یونانی در افسانههای یونان باستان است. دوم: گفته است که این نام از واژهٔ لاتین iuniores به معنی «جوانترها» گرفته شده که در برابر maiores به معنی «بزرگترها» یا «پیرترها» قرار میگیرد. اووید بر این باور بود که ریشهٔ ماه مه، ماه پیش از ژوئن، از واژهٔ maiores گرفته شدهاست.
پسری که در اندازه یک عروسک کوچک متولد شده، توسط یک آزمایشگاه ژنتیک ربوده شده و مجبور می شود راهی برای بازگشت نزد پدرش پیدا کند. "تام" با موجودات عجیبی برخورد کرده و در نهایت هم نوعان خود را پیدا می کند...
عروسک ساز تنها "آقای فرانتس" که از تنهایی بسیار وحشت دارد، دستگاهی اختراع می کند که می تواند انسانها را بسیار کوچک کند و...
نوجوانان یک جامعه روستایی و معلم علوم دبیرستانشان برای مبارزه با یک عنکبوت جهش یافته غول پیکر مبارزه میکنند.
دکتر فرانک سی.بکستر و چند شخصیت دیگر جان گرفته و با هم تلاش می کنند تا داستان خون را بازگو کنند. داستانی که سیستم گردش خون انسان را معرفی می کند...
استر هجده ساله پس از حادثه ای که مادرش را از او گرفت، بینایی و قدرت تکلمش را از دست داد. مارگارت لندی ثروتمند، یکی از اهالی روستا، قصد دارد به او کمک و حتی درمانش کند. او استر را مانند دختر خود بزرگ می کند اما...
فیلم داستان واقعی زندگی "جیمی پسرسل"، مردی که با بیماری روانی مبارزه کرده و به قله های لیگ اصلی بیسبال رسید را روایت می کند...
وقتی "جیمز بلین" وکیلی سطح بالا موفق می شود حکم تبرئه مردی را به جرم قتل مردی دیگر بگیرد،کلانتر خطرناک شهر برای او پاپوش درست می کند و...
پس از جنگ داخلی آمریکا ، جان گارث از فرماندهان سابق ایالات های شمالی با «ولری» ازدواج می کند اما پس از مدتی رابطه ی آنها رو به افول می گذارد و کار این زوج به دادگاه می کشد و هریک تفسیری متفاوت از ماجراهای پیش آمده در زندگی مشترکشان ارائه می دهند....
بازرس ارتش "کلنل ادواردز" مسئول پرونده ای در مورد "سرگرد کارگیل" یکی ازاسرای جنگ کره که متهم به خیانت است می شود.در حالیکه "کارگیل" به جرم خوداعتراف کرده و مافوقهای "ادواردز" او را وادار می کنند پرونده را به دادگاهنظامی بسپارد، او اعتقاد دارد...
پس از حمله آپاچیها به قطار حامل مهاجران، تنها تعداد انگشت شماری از آنها زنده می مانند.آنها جان خود را به دستان "کومانچی تاد"، مردی سفید پوست که بیشتر زندگی خود را با کومانچیها زندگی کرده می سپارند و...