کلاوس کینسکی (به آلمانی: Klaus Kinski) (تولد ۱۸ اکتبر ۱۹۲۶ - درگذشته ۲۳ نوامبر ۱۹۹۱) بازیگر آلمانی است که در بیش از ۱۳۰ فیلم ایفای نقش کردهاست.
شاید بتوان بهترین بازیهای او را در فیلمهای ورنر هرتسوگ کارگردان آلمانی دید، فیلمهایی چون آگیره، خشم پروردگار (۱۹۷۲) و نوسفراتو، خونآشام (۱۹۷۹) از آن جملهاند.
در دهه 1950،" ورنر هرزاگ" نوجوان شیفته بازی "کلاوس کینسکی" جوان می شود.سالها بعد آنها در یک آپارتمان ساکن شده و در پی خشونتهای بسیار "کینسکی" حمام را تخریب می کند.در میان این خرابیها،رابطه ای عاشقانه و مستحکم متولد می شود و...
داستان فیلم موضوع اصلی فیلم در مورد آخرین روزهای بَردهداری و تجارت آن است. داستان در مورد یک راهزن بسیار مشهور، بنام "فرانسیسکو مانوئل"، مشهور به "کبرا ورده" است که پس استخدام او بعنوان سرپرست یک مزرعهی نیشکر، خطای بزرگی... از او سر میزند و...
دکتر کارل خانه ای دارد که مجهز به راه های مخفی، اتاق های پنهان و دستگاه های شکنجه و قتل است. ساکنین این آپارتمان زنان هستند. دکتر علاقه دارد که بصورت مخفیانه جاسوسی ساکنین را کرده و سپس یکی یکی آنها را بکُشد...
تیمی از دانشمندان وارد سیاره ای دورافتاده می شوند تا آثار باستانی متعلق به منشایی ناشناس را بررسی کنند.آنها متوجه می شوند که دشمن آلمانی آنها زودتر وارد سیاره شده است.وقتی آنها از آلمانها درخواست کمک می کنند، تنها با جسدهای آنها که توسط موجودی...
یک بازیگر زن آمریکایی با اشتیاق برای دروغ گفتن توسط Mosad، سازمان اطلاعات اسرائیلی، برای تسخیر یک بمب گذار فلسطینی، توسط وانمود کردن دوست دختر برادر مرده خود، استخدام شده است...
فرمانده "رابین ویزلی" به همراه گروهی از مزدوران به مثلث طلایی در جنوب شرقی آسیا می روند تا دیکتاتوری را که عامل اصلی تولید و تجارت تریاک در منطقه است را نابود کنند...
مستندی در مورد تولید پر سر و صدای "ورنر هرتسوک" یعنی "فیتزکارالدو"، و نمایش تلاش او برای پیش بردن پروژه با وجود مشکلات بسیار...
«فيتس کارالدو» (کينسکي) رؤياي آوردن اپرا و «انريکو کاروزو»، خواننده ي نامدار را به قلب جنگل هاي آمريکايي جنوبي در سر مي پروراند...
روایت دختری که یک پیرمرد را دوست دارد. او خواستار این است که او به یک خانه برود و این کار فقط برای اثبات علاقه اش انجام میدهد...
"ترابوکو" آدمکشی حرفه ای ماموریت دارد "رودی گمبولا" گنگستری که می خواهد علیه مافیا شهادت دهد را از بین ببرد.در حالیکه او به سمت هتلی که در خیابان دادگاه قرار دارد می رود با "ویکتور کلونی"،مردی افسرده که همسرش او را ترک کرده برخورد می کند.او به راه خود...