سعید یک کارخانه ی چوب بری دارد که در اعماق جنگل واقع شده است. او قصد فروش این کارخانه را دارد اما نمی داند که برادرش یکی از کارآموزان او را مجبور کرده بوده که مقدار زیادی کوکائین را در داخل کارخانه پنهان کند....
گروهی از دوستان به بیابان های نزدیک شهرشان می روند تا آموزش های اولیه با سلاح های گرم را فرابگیرند. اما در آنجا به طور تصادفی باعث یک فعالیت بیولوژیکی می شوند که همه جهانیان را تهدید می کند و حال باید از این رویداد جلوگیری کنند و …
با توجه به معجزه ای که در مورد منقبض شدن تومور سرطانی هزل رخ داده و چند سال وقت برایش فراهم آورده، او تا کنون در انتهای خط زندگیش بوده و منتظر آخرین ورق داستان زندگیش است. اما یک برنامه ی پیچیده ای در گروه بچه های سرطانی سبب ورود پسری به اسم آگستیوس...