ماریو Mario (ژاپنی: マリオ, هپبورن: Mario؟) یک شخصیت داستانی از مجموعه بازیهای ویدئویی سوپر ماریو که توسط طراح بازیهای ویدئویی شرکت نینتندو، شیگرو میاموتو خلق شدهاست. ماریو به عنوان شخصیت اصلی، نماد، سمبل شانسبیار این مجموعه بازی به شمار میرود که از زمان خلقش، در بیش از ۲۰۰ بازی ویدئویی حضور پیدا کرده است. ماریو یک لولهکش ایتالیایی کوتاه قد و چاق است که در سرزمین ساختگی پادشاهی قارچ به ماجراجویی میپردازد، و اغلب به دنبال راهی برای نجات پرنسس پیچ دزدیده شده از دست ضدقهرمان اصلی این سری، باوزر است. او برای اولین بار با نام جامپمن در بازی دانکی کنگ در سال ۱۹۸۱ ظاهر شد. ماریو نامآورترین شخصیت در تاریخ بازیهای ویدئویی است.
بانزی و کاوک با هم همکاری می کنند تا جنگل را از حیوانات شرور در امان نگه دارند.
یک مامور از سازمان سی آی اِی آمریکا که دزدی حرفه ای می باشد برای انجام یک ماموریت در مکزیک می خواهد اقدام کند و ...
یک بازیگر درجه سه بعد از یک مهمانی شبانه ربوده و گروگان گرفته میشود. زمانی که پلیس مردی که او ادعا میکند متهم است را مورد بازجویی قرار میدهد، برای آنها سئوال میشود که آیا او واقعا به دنبال عدالت است یا اینکه میخواهد داستانش تیتر یک روزنامه ها شود…
یک زن پس درخواست ازواج از او با سوالات زیادی در مورد زندگی ایش روبرو میشود...
رئیس جمهور آرژانتین “هرنون بلانکو” با یک تصمیم بسیار مهم روبرو است. او در جلسه ای بین رهبران مختلف دولت شرکت می کند که در “لا کوردیلرا” برگزار می شود. از آن جا، در اجلاس سران کشورهای آمریکای لاتین، او باید بتواند مسائل شخصی بسیار پیچیده ای را حل...
داستان درباره یک روزنامه نگاری بلند پرواز است که مشتاقانه به دنبال یک رویداد خطرناک و طولانی مدت است...
داستان خانواده ای است که بعد از یک زمین لرزه و اتفاق افتادن وقایعی هولناک در شهر لس آنجلس باید یکدیگر را پیدا کنند و از این اتفاقات جان سالم به در ببرند...
رایلی کین که تحلیلگر سازمان سیا آمریکا می باشد از زمانی که وارد این سازمان شده همه چیزش را از دست داده و اکنون تحت تعقیب می باشد ...
"مَدی" دختری 17 ساله بدلیل بیماری نادری که دارد، تمام شبانه روز خود را در خانه سپری میکند و نمی تواند از محیط مهر و موم شده خانه اش فاصله بگیرد. اما یک روز با دیدن پسر همسایه، "مَدی" عاشقش می شود و تصمیم میگیرد بخاطر او از جان گذشتگی کند...
یک داستان عاشقانه که در دوران جنگ جهانی دوم و زمانی که نیروهای متفقین در سیسیل مستقر میشوند، جریان دارد. آرتورو عاشق فلورا، دخترِ یک رستوراندار است، اما پدر فلورا قصد دارد او را به ازدواج رئیس مافیا در آورد …