ریچارد کرنا (انگلیسی: Richard Crenna؛ ۳۰ نوامبر ۱۹۲۶(1926-11-30) – ۱۷ ژانویه ۲۰۰۳(2003-01-17)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود. وی بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۲۰۰۳ میلادی فعالیت میکرد.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به جان رمبو، اولین خون، رمبو: اولین خون قسمت دوم، رمبو ۳، گرمای بدن، سابرینا اشاره کرد.
"رایان هریسون" متهم به قتل می شود و پس از فرار از حادثه ای که برای اتوبوس حمل زندانیان اتفاق افتاد،باید بیگناهی اش را با پیدا کردن مردی عجیب ثابت کند...
یک دستیار دادستان موفق در مورد قتلی وحشتناک تحقیق کرده و سرنخی را که در صحنه جرم پیدا کرده مخفی می کند. زیر تهدیدهای کاری و سوءقصدی به جانش، او به مشکلات زیادی برخورد می کند زیرا شواهد علیه زنی است که او دوست می دارد...
لانگ آیلند . زوج ثروتمندى به نام « مود » ( واکر ) و « آلیور » ( هامپدن ) « لارابى » ، دو پسر – « لینوس » ( بوگارت ) و « دیوید » ( هولدن ) – دارند . در املاک خانواده ، رانندهى آنان ، « توماس فئرچایلد » ( ویلیامز ) و دختر جوانش ، « سابرینا » ( هپبرن ) نیز زندگى...
"هارلی" دائم الخمر در صومعه ای کار می کند. CIA از او درخواست می کند تا تیمی را در عراق رهبری کند. ماموریت آنها نجات تیم نجاتی است که برای نجات تیم نجات قبلی که آنها برای نجات گروگان هایی که در عملیات طوفان صحرا گرفتار شده اند، به آنجا اعزام شده بودند ...
مردم در تمام دنیا گزارشانی مبنی بر ملاقات با موجودات بیگانه و ربوده شدن از طرف آنها را گزارش می کنند.به نظر می رسد مقامات اطلاعات کاملی در مورد این ملاقاتها دارند اما از عمومی کردن آنها امتناع می کنند.فیلم بر روی دو قربانی که تلاش می کنند به زندگی...
هویس و بس گاتری، دامدارانی هستند که مدت هاست ازدواج کرده اند و به دوراهی بزرگی در زندگی خود می رسند. یک شرکت نفت پیشنهاد خرید آنها را داده است و هویس می خواهد بفروشد در حالی که بس امیدوار است که زمین را برای آینده در خانواده نگه دارد ...
کاوشگران زیرآبی با بقایای یک کشتی متعلق به شوروی مواجه شده و محموله خطرناک آن را به پایگاه خود در سطح اقیانوس می برند.خدمه پایگاه باید در مقابل موجودی جهش یافته که آنان را یکی پس از دیگری شکار می کند مبارزه کنند...
افسر مافوق رامبو در جنگ های ویتنام بعد از اینکه متوجه میشود که رامبو دچار مشکلات روحی و روانی شده است برای نجات او وارد میدان عمل میشود و..
در قسمت قبلی سیلوستره که به زندان راهی شده بود از آنجا فرار می کند و به جنگلی حوالی دهکده وجود دارد پناه می برد ! اما این جنگل خیلی شبیه به جنگل های ویتنام است و سیلوستره را روانی می کند …
ذهن آزرده سیلوستره استالونه که تازه از جنگ ویتنام برگشته در دهکده رفیق صمیمی اش که جلوی چشمانش در جنگ جان باخت مورد آزار یک پلیس از دهکده میشود که بعد از آن ماجرا …