"فلیکس" معماری که به تازگی از دوست دختر خود جدا شده و در عمارتی بزرگ در بارسلونا مستقر شده متوجه می شود خانه اش مکانهای زیادی برای مخفی شدن دارد.اما آیا مکان کافی برای مخفی شدن شخص دیگری وجود دارد؟یا او خیالاتی شده است؟