بلانکا سوآرس (اسپانیایی: Blanca Suárez؛ زادهٔ ۲۱ اکتبر ۱۹۸۸(۱۹۸۸-10-۲۱)) یک هنرپیشه اهل اسپانیا است. وی از سال ۲۰۰۷ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بودهاست.
او بابت هنرنماییهایش نامزد دریافت جوایزی چون «جایزه انداس» (۲۰۱۰)، «جایزه زرین برنامههای تلویزیونی» (۲۰۱۱) و «جایزه گویا» (۲۰۱۱) بوده است.
جولیان در 50 سالگی، طلاق گرفته و با مشکل نقدینگی، از یک اپلیکیشن برای به اشتراک گذاشتن ماشین برای سفر به مادرید استفاده می کند. با عاشق شدن لورنا، یک مسافر معمولی، مشکلات او از زمانی شروع می شود که در یک سفر دو غریبه به آنها ملحق می شوند.
ایزابل یک دانشجوی روزنامه نگاری است که به خاطر کار خود در مجله یک شهر ساحلی گالیسیا است. در طول اقامتش، او یک آگهی ترحیم ناشناس را پیدا می کند که به لوسیا اختصاص داده شده است. داستان عشق، دوستی و خیانت در سال 1958 را روایت می کند.
سارا، لوسیا، سوفیا و کلودیا خواهر هستند، چهار زن امروزی با شخصیتهای بسیار متفاوت، که در مراسم ختم مادرشان جمع میشوند و بعد از آن میفهمند مردی که همهی آن ها تمام عمر "پدر" صدایش میزدند، پدر واقعیشان نیست. آنها جستجویی را آغاز میکنند تا...
در زمانی دور ، مردی وقتی سعی می کند آبلیمو بفروشد ، دنیایی را که می شناسد تغییر می دهد.....
داستان فیلم بر روی گروهی از شهروندان مرکز شهر مادرید متمرکز است که پس از شنیدن صدای تیراندازی و مشاهده دو قتل مرموز، وحشت زده در یک بار مشروب فروشی پناه می گیرند...
داستان این سریال در دهه 1920 در حال جریان است و داستان چهار زن را به تصویر می کشد که به تازگی به عنوان اپراتور برای یک شرکت تلفن استخدام شده اند...
"ویوین" و "کلوئی" دو عموزاده بسیار متفاوت می باشند که از زمان بچگی همیشه همراه هم بوده اند. تا اینکه مرگ ناگهانی عمهشان، آنها را به چالش می کشد. آنها باید یک مغازه نانوایی را اداره کنند و اجازه ندهند آنجا تعطیل شود، اما دشواری کار اینجاست که طرز...
دو اسپانیایی تحصیل کرده و جوان، از استخدام نشدن خود خسته می شوند و به آلمان نقل مکان می کنند. اما خیلی زود می فهمند که پیدا کردن یک زندگی بهتر به آن آسانی که فکر می کردند نیست...
هنگامی که پرواز شماره 2549 در میانه راه دچار اختلالات فنی شده و هر لحظه امکان دارد که این آخرین لحظات زندگی افراد این هواپیما باشد، کاپیتان ، خدمه هواپیما و مسافران تصمیم می گیرند بجای اینکه در جای خود نشسته و منتظر مرگ باشند، کارهایی را انجام دهند...
هنری از دیدن بی عدالتی ها خسته می شود و دست به اقدامات مخاطره آمیز می زند...