رِی تیل (انگلیسی: Ray Teal؛ ۱۲ ژانویهٔ ۱۹۰۲(1902-01-12) – ۲ آوریل ۱۹۷۶(1976-04-02)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود. وی بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۷۴ میلادی فعالیت میکرد.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به کمین، سربازهای یک چشم، محاکمه در نورنبرگ، بونانزا، چیزام، وحشی، تکخال در حفره، کری و خشم صحرا اشاره کرد.
"جان چیسام" به عنوان یکی از بنیانگذاران شهر لینکولن، با آمدن "لاورنس مورفی" به مقاصد سوال برانگیز به فروشگاه، بانک و زمینهای شهر به شدت نگران می شود.او به همراه یکی از مزرعه داران درستکار تلاش می کنند با استفاده از قانون در مقابل "مورفی" قرار بگیرند...
"دد لانگورت" که پس از سرقت بانک در مکزیک فراری شده است فرصتی بدست میآورد تا طلاها را برداشته و همکارش "ریو" را تحویل قانون دهد.سالها بعد"ریو" از زندان گریخته و تصمیم به انتقام می گیرد...
"دن هیوود" قاضی بازنشسته آمریکایی یک وظیفه سخت بر عهده دارد.او باید در محاکمه رهبران نازیها شرکت کند.جنگ سرد آغاز شده و هیچکس دوست ندارد محاکمه آلمانها بیش از این طول بکشد.دولتهای متحد دوست دارند گذشته را فراموش کنند.اما تشخصی کار درست بر عهده...
معلمی به نام "بی تی کیتس" به اتهام آموزش نظریه های "داروین" بازداشت می شود.وکیل مشهور "هنری دراموند" از او دفاع می کند و سیاستمدار بنیادگرا "متیو بردی" دادستان پرونده است.فیلم بر اساس پرونده ای واقعی در سال 1925 ساخته شده است...
"کاپیتان وید هانیکات" مردی قدرتمند و بانفوذ در تگزاس است. او همچنین روابط بسیار زیادی به زنان دارد که همسرش "هانا" را علیه او کرده است. و...
"مانتا استار" به عنوان یک دختر جنوبی زیبا در دوره گسترش غرب زندگی می کرد.اما پس از مرگ پدرش او متوجه می شود که مادرش سیاه پوست است و...
"بارت الیسون" و "سم" در روز ازدواج رئیس شهر "تیت کیمبرو" وارد شهر سانداون می شوند."بارت" مرگ همسرش را تقصیر "تیت" می داند و...
در سال 1864 در طول جنگ داخلی آمریکا، ستوان فرانک تگزاسی با سواره نظام آمریکا تحت نظارت سرهنگ جان شیوینگتون خدمت میکند. در حین گشت زنی، فرانک به گروهی از سرخپوستان غیرمسلح برخورد میکند که در حال بازگشت به سند کریک می باشند. آنجاست که سرهنگ دستور قتلم...
پیشاهنگی که یک قطار را از میان مناطق هندیها هدایت می کند به طور ناخواسته وارد رابطه با دختر رئیس سرخپوستان می شود و...
مردی به اشتباه به عنوان سارق قطار شناخته می شود. پس از اینکه کلانتر شهر به پسری که در کنار او سواری می کند شلیک کرده و او را به قتل می رساند، داو بیگناهی خود را ثابت کرده و به عنوان کلانتر جدید انتخاب می شود...